سفرنامه هرانده تا خمده
هرانده روستایی با بافت مسکونی متمرکز در ۱۲۰ کیلومتری شرق تهران و ۱۲ کیلومتری جنوب غربی فیروزکوه به روی شیب دامنه کوهستانی قرار دارد.
طبق برنامه وعده داده شده در آخرین گردهمایی تورلیدرهای دالاهو، مطابق برنامه زمانبندیشده صبح جمعه، ساعت 5 صبح، 28 نفر از همکاران و لیدرهای دالاهو در میدان ونک بهتدریج گرد هم آمدند تا آغازگر سفری به مقصد روستای هرانده باشند. این سفر برای لیدرها و همکاران شرکت، توسط دالاهو برنامهریزیشده بود. پس از گپ و احوالپرسی گروه به سرپرستی آقایان شادفر و دانایی به سمت جاده فیروزکوه و روستای هرانده حرکت کردیم.
هرانده روستایی با بافت مسکونی متمرکز در ۱۲۰ کیلومتری شرق تهران و ۱۲ کیلومتری جنوب غربی فیروزکوه به روی شیب دامنه کوهستانی قرار دارد.
اتوبوس که شروع به حرکت کرد آقای شادفر به معرفی و ارائه توضیحاتی در مورد مسیر و برنامه سفر پرداختند. صدای موزیک، خنده و شادی دوستان در فضایی صمیمی از همان ابتدای صبح شنیده میشد.
اهداف دالاهو از برگزاری این سفر:
- شناخت بیشتر اعضا از یکدیگر
- تبادل تجربه
- تجدیددیدار دوستان لیدر
- آموزش لیدرها در حوزه طبیعتگردی (معرفی جاذبههای روستای هرانده، رودخانه نمرود، غار بورنیک)
- ارائه پیشنهادها و انتقادها از سوی دوستان باتجربه
- بیان مشکلات تورلیدرها
حدود ساعت 7:30 بود که به رستوران امین برای صرف صبحانه رسیدیم. پس از اتمام صبحانه، تیم سرپرستی دوستان را برای معارفه مختصر و شناخت بیشتر اعضا از همدیگر دورهم جمع کردند. بعد از اتمام معارفه، به سمت هرانده حرکت کردیم، به هرانده که رسیدیم پیادهروی ما به سمت غار بورنیک و روستای خمده شروع شد.
در مسیر پاکوب از کنار رودخانه نمرود در گروههای چندنفری به سمت جنوب روستا حرکت کردیم. در میان راه آقای دانایی توضیحاتی در مورد منطقه ارائه دادند.
سپس از کنار درختان زالزالکهای وحشی و زرشک عبور کردیم، بهآرامی کنار گلههای گوسفندان قدم برداشتیم تا بعد از حدود ۴۵ دقیقه پیادهروی سبک به ابتدای مسیر کوهپیمایی غار بورنیک رسیدیم. تعداد محدودی از دوستان ترجیح دادند همانجا ابتدای مسیر غار استراحت کنند و مابقی دوستان به همراه تیم سرپرستی گروه برای غارپیمایی به سمت دهانه غار بورنیک حرکت کردیم. هر چه بالا میرفتیم زیبایی وسیع دشت بورنیک، مزارع منطقه و رودخانه نمرود بیشتر چشممان را مجذوب خود میکرد.
پس از حدود 45 دقیقه کوهپیمایی به دهانه غار بورنیک رسیدیم. بورنیک به معنی «محل امن و خوب» است، این غار که از غارهای ماقبل تاریخ و آثار باستانی بهحساب میآید با بیش از 18 متر ارتفاع و 60 متر عرض، یکی از بزرگترین دهانههای غاری ایران است. ازنظر ساختاری، غاری تکتونیکی است و تالارهای بسیار بزرگ و بلندی دارد. تشکیلات زیبای آهکی استلاگتیت و استلاگمیت در جایجای این غار به چشم میخورد.
برای ورود به غار لباسهای گرم را پوشیدیم و چراغ پیشانیها را روی سر گذاشتیم. آقای دانایی نکاتی درباره غار پیمایی و با احتیاط حرکت کردن در غار یادآور شدند. چراغهای پیشانی را روشن کردیم و از پلههای بلندی که گویی تمامی نداشتند، به اعماق تاریک غار پای نهادیم. طبق توصیه آقای دانایی پشت سر هم بافاصله مناسب از میان تختهسنگهای کوچک و بزرگ به سمت اعماق غار حرکت کردیم.
با عبور از تخت سنگها و تشکیلات آهکی استلاگتیت و استلاگمیت در نقطهی مناسب در اعماق غار توقف کردیم چراکه ادامه دادن غار دیگر کار غارپیمایان حرفهای بود. دقایقی با خاموش کردن چراغها به درک ظلمات و سکوت غار پرداختیم. شنیدن موزیک بیکلام ملایم در آن تاریکی محض لذتی عجیب و وصفنشدنی برایمان بود. آقای دانایی آموزشهای مفیدی در مورد سفرهای اینچنینی به لیدرها دادند، یکی از دوستان لیدر که زمینشناس بود اطلاعاتی در مورد تاریخچهی غار دادند.
پس از کمی توقف در غار و لذت بردن از منظرههای فوقالعادهی غار در سایهی سکوت وهم انگیزش و گرفتن عکس دست جمعی به سمت دهانه بازگشتیم، حرکت دوستان لیدر در گروههای چندنفری در هوای خنک و مطبوع به همراه آوازهای سنتی ترکیب دلنشینی را ایجاد کرده بود.
پایین که رسیدیم به همراه دیگر دوستان برای اتراق و صرف ناهار مکان مناسبی کنار نیزارها انتخاب کردیم، ناهار در کنار دوستان لیدر زیر آفتاب طلایی در هوای خنک پاییزی دلچسب بود. بعد از کمی استراحت حدود ساعت 3، به سمت خمده حرکت کردیم. در بین راه با گرفتن عکسهای دست جمعی لحظات زیبای سفرمان را ثبت کردیم، با پنهان شدن تدریجی خورشید پشت کوهها و گذر از تپهها و باغات پاییزی به روستای خمده رسیدیم.
اتوبوس آنجا در انتظار ما بود. کمی پس از حرکت، در باغی شخصی توقف کردیم، به کمک دوستان در باغ پاییزی آتش کوچکی به راه انداختیم تا لذت نوشیدن چای زغالی هم به سفرمان اضافه شود، حدود ساعت 18:30 به سمت تهران حرکت کردیم.
در بین راه به پیشنهاد عباس آشتیانی (از تورلیدرهای خوب دالاهو) در مورد مسائل مختلف مربوط به کار ازجمله سفرها و تجربیات، آموزشها، بحث و تبادل نظر شد، هر یک از دوستان لیدر توضیحاتی در مورد نقطه نظرهای خود ارائه دادند. کمی بعد، با تولد گرفتن برای یکی از دوستان لیدر شادی سفرمان به همراه سرمای بستنی سنتی دلچسبتر شد. در نهایت ساعت 20:30 بود که به تهران رسیدیم و در انتظار سفرهای آتی از هم خداحافظی کردیم.
لینک کوتاه:
https://dlho.ir/n2161 کپی کردنتهیه و تدوین: تحریریه دالاهو
لطفا در نشر دانستههای خود کوشا باشید.
برداشت و استفاده غیرتجاری از مطالب این وبسایت، حتی بدون ذکر منبع آزاد است.
لطفا در صورت امکان اصلاح بفرمایید...
امیرآبادی- تور لیدر از قزوین
موضوع برای بررسی و اصلاح به تحریریه دالاهو ارسال شد.