تنها یک بار زندگی می‌کنیم...
021 4166 3000

قصۀ خلیج فارس

33 رای   شما هم امتیاز بدهید!

در سواحل جنوب ایران دریایی بود به نام پوئیدینگ که به منشاء همه آب‌های زمین، یعنی فراخکرت ارتباط داشت. این پوئیدینگ همان دریای زیبایست که در طول تاریخ نام شکوهمند خلیج فارس را به خود گرفت.

بادها می‌وزند و آب‌ها موج‌های رقصان خود را به صحنه می‌کشانند. میلیون‌ها سال پیش این صحنه آنقدر وسیع بود که طنازی رقصندگانش را انتهایی نبود و بازو به بازوی هم، بی‌کرانه و بی‌ساحل تا هر آنجا که دلشان می‌خواست پایکوبی می‌کردند.

نرم نرمک آبیِ دریا عاشق زردی خورشید شد و حاصل این عشق خشکی بود و در این خشکی‌ها انسان پا به عرصه گذاشت. انسان‌ها از آب و خشکی مرز ساختند و کشورها بنا کردند، مرزها حریم کشورها شدند و حریم‌ها حرمت پیدا کردند، اسطوره‌ها شکل گرفتند و تاریخی شدند.

در این میان سرزمینی پدید آمد به نام ایران که به باور اهالی آن، در مرکز جهان قرار داشت و آب‌های نیرومند آن را محافظت می‌کردند؛ به ویژه در مرزهای جنوبی، دریای زیبایی بود به نام پوئیدیگ که بعدها در طول تاریخ نام شکوهمند خلیج فارس را به خود گرفت.

دریای پوئیدیگ از طریق دریای دیگری به آب‌های وسیعی متصل می‌شد که دریای اساطیری فراخکرت در آن قرار داشت. فراخکرت جایی نبود مگر منشأ همه آب‌های زمین و دریایی که در ته آن گیاه بیمرگی می‌رویید.

در کرانه‌های فراخکرت هر ساله، ایزد باران با دیو خشکسالی مبارزه می‌کرد و آب‌ها را از آنجا به هفت کشور جهان می‌برد.

www.dalahoo.com

عکس برگرفته از کتاب پژوهشی در اساطیر ایران (درباره موقعیت جغرافیایی دریای فراخکرت نظرات دیگری هم وجود دارد.)

از همین است که آنچه امروز ایرانیان به نام خلیج فارس می‌شناسند تنها یک دارایی ارزشمند طبیعی و یا گستره جغرافیایی نیست بلکه جایی است که با اعتقادات نیاکانشان پیوند دارد و با بخش مهمی از تاریخ زندگانی و تاریخ اساطیری آنان عجین شده‌است؛ چه این قصه‌ها را بدانند، چه ندانند، خلیج فارس در رگ و پی‌شان نشسته و در جای‌جای تاریخ باستانی‌شان نقش بسته‌است.

تاریخ باستانی که در ذهن اغلب ایرانیان با شکل‌گیری دولت هخامنشی همراه است و اتفاقاً در همین زمان بود که موقعیت حساس خلیج فارس اهمیت بیشتری برای بنیانگذاران این سلسله پیدا کرد؛ اگرچه پیش از آن نیز، بنابر آنچه که در کتیبه‌های آشوری آمده، کشتیرانی در آن منطقه رواج داشت اما دولتمردان هخامنشی این صنعت را گسترده‌تر می‌خواستند.

داریوش هخامنشی که در راهسازی و احداث جاده‌هایی که سرتاسر امپراتوری ایران را به هم متصل می‌کرد، زبانزد است، این بار شخصی را مأمور کرد تا برای اکتشاف راه‌های دریایی، آب‌ها را درنوردد.

این مأمور، دریانوردی بود به نام "اسکیلاکس کاریاندی"، از اهالی آسیای صغیر که پس از دو سال و نیم سفر اکتشافی، راه‌های مهمی را برای اتصال بخش‌های شرقی و غربی ایران پهناور در آن روزگار شناسایی کرد.

اسکندر مقدونی نیز که در خیلی موارد از عملکرد شاهان هخامنشی الهام می‌گرفت، همین کار را کرد؛ یعنی دریانوردی به نام "نئارخوس" را راهی دریاها کرد و او که از خلیج فارس با عنوان «پرسیکون کا‌ای تاس» یاد کرده، رود سند را تا انتهای خلیج فارس به منظور یافتن راه‌های بازرگانی و غیره سیاحت کرد.

از آن پس خلیج فارس شاهد رخدادهای تلخ و شیرین زیادی شد. جنگ‌های زیادی را به خود دید و از سوی دیگر آبادانی‌های زیادی نیز در سواحل پربار آن شکل گرفت. به عنوان مثال سلوکیان که پس از شکست دولت هخامنشی یک قرن بر ایران حکومت کردند، شهرهای زیادی را در ساحل حاصلخیز خلیج فارس ساختند.

در دوره اشکانیان نیز بخش‌های وسیعی از خلیج فارس در اختیار ایرانیان قرار داشت و در دوره ساسانی این تسلط همچنان ادامه و گسترش یافت. مثلاً خسرو دوم (خسرو پرویز) قدرت خود را در دو سوی ساحل خلیج فارس استوار کرد و رفته رفته سوریه، فلسطین، آناتولی، مصر و حتی لیبی را تسخیر کرد.

تسلط بر خلیج فارس عامل مهمی در توسعه اقتصادی ساسانیان بود. به همین منظور از زمان اردشیر یکم (نخستین پادشاه این سلسله) به بعد چندین بندر در دو سوی ایرانی و عربی خلیج فارس احداث شد.

در متن کارنامه اردشیر بابکان، به وجود یکی از این بندرها به نام بُخت اردشیر (بوشهر کنونی) اشاره شده و اهمیت این بندر چنان بوده که با جاده‌ای به کازرون و شیراز وصل می‌شد و از آن راه کالاهای صادراتی به مناطق دیگر حمل می‌شدند.

در محلی به نام سوهار (Sūhār) واقع در دهانه خلیج فارس در دریای عمان، ظاهراً یک قلعه ساسانی وجود داشته که دارای نقش بازرگانی بوده و مانند پُست دیدبانی دیگری در غنم (Ghanam) که در تنگه هرمز ساخته شده بود، به کشتی‌هایی که می‌خواستند وارد خلیج فارس شوند، نظارت می‌کردند.

سکه‌های ساسانی که در سواحل جنوب شرقی چین یافت شده، نشان می‌دهد که کشتی‌ها از طریق خلیج فارس با این مناطق نیز تبادل کالا داشته‌اند.

تسلط بر خلیج فارس از لحاظ اقتصادی، از نظر پاکسازی آن از دزدان دریایی، جلوگیری از دست‌اندازی‌ها و تجاوزات رومیان و نیز مهار حمله عشایر عرب، برای ساسانیان یک ضرورت نظامی شمرده می‌شد.

از این رو در طول چهار قرن حکومت خود خلیج فارس را با تمام قوا حفظ کرده و آن را چون متاعی ارزشمند و همانگونه که از گذشتگان گرفته بودند، برای آیندگان خود به میراث گذاشتند.

پس از انقراض دولت ساسانی بنا بر منابع معتبر اسلامی تسلط ایرانیان بر خلیج فارس با تغییراتی اندک کماکان ادامه داشت تا زمان تسلط پرتغالی‌ها بر این منطقه در قرن شانزدهم میلادی که فصل جدیدی از تاریخ و دشواری‌های آن برای خلیج فارس رقم خورد.

سرانجام در تاریخ 21 آوریل 1622 ایران جزیره هرمز را که یکی از شاهراه‌های تجاری جهان است، باز پس گرفته و پرتغالی‌ها را وادار به یک عقب‌نشینی گسترده کند. بدین ترتیب یک بار دیگر جایگاه ایران در میان ابرقدرت‌های آن زمان و تعلق خلیج فارس به این سرزمین کهن تثبیت شد.

خبرگزاری میراث فرهنگی

منابع:
- شاهنشاهی ساسانی، تورج دریایی، ترجمه مرتضی ثاقب فر
- پژوهشی در اساطیر ایران، مهرداد بهار
- ایران از آغاز تا اسلام، رومن گیرشمن، ترجمه محمد معین
- تاریخ ایران و ممالک همجوار آن، آلفرد فن گوتشمید، ترجمه کیکاووس جهانداری
- زرتشتیان، مری بویس، ترجمه عسکر بهرامی
- تاریخ اساطیری ایران، ژاله آموزگار
- تاریخ ایران از عهد باستان تا قرن 18، پیگولووسکایا، ترجمه کریم کشاورز



1392/02/10 | کد مطلب: 859
برچسب‌ها: دیدنی و خواندنی


  • به اشتراک بگذارید:

بحث و تبادل نظر
نظر دهید تعداد کاراکتر مانده: 300
انصراف
  • متن
  • نام
  • ایمیل
علیرضا
1393/07/12 14:24
جالبه که در تصاویر مربوط به تور قشم و قایق سواری، هیچ کس جلیقه نجات بر تن نداره!
پاسخ دهید...
برای اینکه مطالب بعدی وبلاگ دالاهو را از دست ندهید در خبرنامه ثبت‌نام کنید.
ثبت‌نام
با وارد کردن ایمیل خود مطالبی خواندنی و جذاب دریافت کنید.