آنچه باید در سفر 10 روزه آفریقا بدانیم
کنیا را باید دید، کشوری که «Pole Pole» ورد زبان مردمانش است. اصطلاحی که همیشه برای عجله نکردن به کار میبرند. اینجا برای عاشقان حیات وحش و فرهنگهای بومی آفریقایی عین بهشت است.
در برنامه سفر هفت روزهی آفریقا(کنیا و تانزانیا) خواهید خواند:
- روز اول: از نایروبی به نایواشا
- روز دوم: وقت سافاری است
- روز سوم: میهمان زرافهها هستیم
- روز چهارم: «Karibu»، خوش آمدید
- روز پنجم: در آفریقا عجله نکنید
- روز ششم: به سوی خانهی تارزان
- روز هفتم: خداحافظی... اما نه صبر کنید
- روز هشتم: «Jambo»
- روز نهم: زنگبار گردی
- روزدهم: بازگشت به ایران
روز اول: از نایروبی به نایواشا
از تهران به «کنیا» پرواز میکنیم تا به «نایروبی» برسیم. بعد از رسیدن به نایروبی به سمت شهر «نایواشا» میرویم.
نایروبی پایتخت کشور کنیا حدود 4 میلیون نفر جمعیت دارد. این شهر در شرق کشور کنیا و معروف به«شهر سبز (در زیر تیغ) آفتاب» است. تا قبل از سال 1899میلادی این شهر منطقهی باتلاقی بود، اما احداث مرکز خط آهن دورهی جدیدی از شکوفایی را برای این شهر به ارمغان آورد.
در پارکهای ملی کنیا و نایروبی انواع حیوانات را میتوانید ببینید.
اهالی نایروبی میگویند: «دیدن نایروبی برابر با دیدن کل آفریقاست.»
شهر نایواشا در شمال غربی نایروبی و در منطقهی «ناکورو» است. در همه جای شهر هتلها و کمپهایی برای اقامت وجود دارد و ما هم قرار است در یکی از «لوژ»های این شهر بمانیم. لوژها همان اقامتگاههایی هستند که در طبیعت، جنگلها و پارکهای ملی ساخته میشوند. این نوع از اقامتگاهها به محل زندگی جانوران و بومیان منطقه نزدیکند. بنابراین فرصت خوبی برای گردشگران است تا از نزدیک آنها را ببینند.
امروز قرار است در کنار هم تجربهای جدید داشته باشیم: «سافاری» در منطقهی «ناکورو» و «نایواشا». اول از همه بهتر است که ببینیم سافاری یعنی چه؟! سافاری از همان سفر خودمان میآید. سفر یک کلمهی عربی است که اهالی آفریقا سافاری تلفظش میکنند. وقتی که تورگردانان خارجی تصمیم گرفتند که برای دیدن حیوانات حیات وحش مثل فیل، شیر، زرافه و دیگر موجودات بزرگ آفریقا از ماشین استفاده کنند اسم سافاری را انتخاب کردند. یک مطلب مهم هم دربارهی سافاری یادتان باشد: صبح زود بهترین زمان برای دیدن زیباییهای حیات وحش پارکهای ملی است و ما هم قرار است در صبح روز دوم سافاری را شروع کنیم.
در سافاری ارزش دیدن شیر یا زرافهای در نزدیکی شما هزاران بار بیشتر از دیدن مستند میارزد.
میدانستید خط استوا از کنیا عبور میکند؟ در مطلب کنیا؛ امپراطوری حیاتوحش از این کشور بیشتر بخوانید.
پارک ملی ناکورو «Lake Nakuru National Park» زیباترین پارک ملی حیات وحش نایروبی است که در 160 کیلومتری شمالغرب این شهر قرار گرفته. بیش از یک و نیم میلیون پرندهی «فلامینگوی صورتی»، «پلیکان»، «مرغ ماهیخوار» و «عقاب» در این پارک زندگی میکنند. داشتن راههای ارتباطی مناسب و علائم راهنمایی برای گردشگران باعث شده این پارک از بهترین پارکهای ملی آفریقا باشد.
از کوچکترین تا بزرگترین جانداران حیاتوحش در پارک ملی ناکورو در کنار هم زندگی میکنند.
برای اینکه بهتر با حال و هوای سفرمان در کنیا آشنا شوید حتما فیلم کنیا همراه با دالاهو را ببینید.
به جز دیدن پارک ملی ناکورو سافاری دیگری که در برنامهی امروزمان است: سافاری پارک ملی نایواشا. این پارک که با اسم «Hell’s Gate National Park» به معنی «دروازهی جهنم» شناخته میشود از دستنخوردهترین پارکهای ملی آفریقا است. دلیل معروفیت این پارک به دروازهی جهنم به خاطر شکل عجیبش است که تا حدودی شبیه «تنگهی چاهکوه» قشم است. درهای عظیم که میلیونها سال پیش شکل گرفته و امروزه محل زندگی هزاران گونهی جانوری است. به جز پارک ملی، «دریاچهی نایواشا» را هم میبینیم. این دریاچهی آب شیرین با داشتن انواع و اقسام پرندگان و اسبهای آبی بهترین مناظر را برای عکاسی شما فراهم میکند. خلاصه که امروز همهی آن حیواناتی که در کارتونها و مستندهای حیاتوحش دیدید به صورت زنده و از نزدیک میبینیم. زرافه، بوفالوی آفریقایی، «بابون»، گورخر، اسب آبی و هزاران پرندهی مختلف در اینجا منتظر شما هستند.
پیادهروی، دوچرخهسواری و کمپینگ فعالیتهایی است که افراد میتوانند در پارک ملی نایواشا انجام دهند.
اسبهای آبی در نظر بومیان آفریقایی موجوداتی مقدسند، مخصوصا اگر باردار هم باشند.
بعد از گشت کاملمان در نایواشا و «ناکورو» به نایروبی برمیگردیم.
روز سوم: میهمان زرافهها هستیم
امروز مهمان زرافههای شهر نایروبی هستیم. بزرگترین مرکز نگهداری زرافهها در این شهر است. البته قبل از سر زدن به آنها برنامهی «گشت پانورامیک» شهری در انتظارمان است. وقتی سوار اتوبوس هستید و بدون اینکه از اتوبوس پیاده شوید، شهر را بگردید در حقیقت گشتی پانورامیک داشتهاید.
نایروبی به عنوان پایتخت سافاری آفریقا شناخته میشود. شهری مدرن و پر از انرژی که حیات وحش و زندگی امروزی را در کنار هم دارد. با کلوبهای موسیقی، مراکز خرید و رستورانهای معروفش افراد را برای دیدنش وسوسه میکند.
بعد از گشتی که در شهر زدیم به «مرکز زرافهها» میرویم. این پارک یا مرکز در سال 1979 میلادی آغاز به کار کرد. اولینبار «جاک لزلی ملوین» و همسرش بچه زرافهای را در خانهشان بزرگ کردند و بعدها تصمیم گرفتند که برای حفاظت از گونهی زرافههای «راتشیلد» کارشان را ادامه بدهند. از آن زمان تا به حال 300 راس زرافه در اینجا نگهداری میشود. به جز زرافهها گونههای دیگری از جانوران وحشی و همینطور بچهفیلها هم در اینجا زندگی میکنند.
در این مرکز میتوانید به زرافههای کنجکاو با دست غذا بدهید و لمسشان کنید.
«با رفتن به خانهی بوماس خیلی چیزها دربارهی فرهنگ آفریقا یاد گرفتم تا حرفهای مادربزرگم.»
«خانهی بوماس» نایروبی در حقیقت کنیای مینیاتوری یا کوچک شده است. گسترهی وسیعی از فرهنگ و آداب و رسوم قارهی آفریقا و کنیا در این خانه به نمایش گذاشته میشود. هرکسی که به نایروبی رفته حتما به این خانه هم سری زده. خوشبختانه امروز قرار است که با هم به خانهی بوماس برویم که در 10 کیلومتری مرکز شهر است. بوماس در زبان «سوواحیلی»(Swahili) یعنی «حیاط محصور». همان حیاطی که بومیان منطقه خانههایشان را دورتادورش میسازند.
اینجا فقط یک خانهی ساده نیست.
بعد از دیدن آن همه رقص و آداب و رسوم محلی آفریقایی حالا وقتش است که سری بزنید به غذاهای خوشمزه و محلی نایروبی. یکی از رستورانهای معروف شهر «Carnivore» است. این رستوران که با سرو غذاهای گوشتیاش معروف است جای مناسبی برای عاشقان کباب و استیک است. در اینجا میتوانید با سفارش غذا از خوراکیهای دورچینش هم بخورید. این رستوران در گذشته یکی از رستورانهای «Wild Game Restaurant» بود. گوشتی که در این رستوران استفاده میشد از گوشت شکار جانوران بود و به خاطر همین طرفداران زیادی داشت، اما امروزه دیگر خبری از گوشت شکار در غذاهایش نیست.
زمانی که در این رستوران منتظر نشستید، میتوانید از انواع نوشیدنیهایی که ارائه میشود امتحان کنید.
به پرچم روی میز نگاه کنید! تا زمانی که از روی میز برش نداشتهاید گارسن رستوران برایتان غذا میآورد.
روز چهارم: «Karibu»؛ خوش آمدید
برای اینکه سافاری بعدی را شروع کنیم باید به کشور «تانزانیا» برویم. تانزانیا با کنیا همسایه است و یکی از باسوادترین کشورهای آفریقایی به حساب میآید. 85 درصد مردم تانزانیا خواندن و نوشتن بلدند و جالب است که بدانید حدود 4هزار بلوچ در این کشور زندگی میکنند. در اواخر قرن هفدهم میلادی تعدادی از اهالی سیستان و بلوچستان به تانزانیا رفتند و در شهرهای مختلف این کشور مثل «زنگبار» ساکن شدند. شهر «دارالسلام» پایتخت این کشور و «آروشا» یکی از شهرهای مهمش است. ما در روز چهار سفرمان از نایروبی به این شهر پرواز خواهیم داشت. این شهر دروازهی ورود به حیات وحش تانزانیا به حساب میآید و هر روز تورهای سافاری از این شهر شروع میشود. بعد از رسیدن به شهر آروشا به «کاراتو» میرویم تا خودمان را برای دیدن یکی از معروفترین پارکهای ملی دنیا آماده کنیم. در لوژی که از قبل تدارک دیده شده استراحت میکنیم تا برای فردا آمادهی آماده باشیم.
هرجای تانزانیا کلمهی کاریبو را میبینید. کاریبو یعنی به آفریقا خوش آمدید. یکی دیگر از نشانههای مهربانی مردم آفریقا
برای دیدن حیات وحش تانزانیا چه راهی بهتر از دیدن فیلم. حتما فیلم تانزانیا طبیعت محض را ببینید.
روز پنجم: در آفریقا عجله نکنید
آفریقاییها به کسانی که برای دیدن سرزمینشان میآیند میگویند: «در آفریقا عجله نکنید.» وقت برای آنها اهمیتی ندارد و دلیلی برای شتاب و عجله نیست. به خاطر همین امروز فرصت کافی داریم تا در کنار هم یکی دیگر از پارکهای ملی حیاتوحش آفریقا و تانزانیا را ببینیم. پارک ملی «گرونگرو» (Ngorongro) در شمال شهر کاراتو قرار گرفته. در گذشتهای خیلی دور این پارک بر روی دهانهی کوهی آتشفشانی قرار داشته، کوهی که میگویند حتی از کلیمانجارو هم بلندتر بوده است. هر سال 450 هزار نفر برای دیدن زیباییهای حیات وحش گرونگرو به این منطقه میآیند. حتی اینجا به «بهشت عدن» هم معروف است. هر نوع حیوانی را در اینجا میتوانید ببینید. گرونگرو خانهی «5 حیوان عظیمالجثه»ی آفریقاست: فیل آفریقایی، شیر، پلنگ، کرگدن و بوفالوی آفریقایی. 5 غول افسانهای قارهی آفریقا که برای گرفتن عکس از آنها عنوان «The Big Five Game» درست شد. در دشتهای گرونگرو شانس زیادی برای بردن این بازی وجود دارد.
صبور باشید تا در گرونگرو بزرگترین حیوانات این کرهی خاکی را از نزدیک ببینید.
همه چیز در گرونگرو مثل میلیونها سال قبل تا حدود زیادی دست نخورده باقی مانده.
با تانزانیا و جاذبههایش در مطلب تانزانیا آوای وحش بیشتر آشنا شوید.
بعد از سافاری در دشت گرونگرو معروفترین قبیلهی این منطقه را میبینیم. قبیلهی «ماسای مارا» (Masai Mara) با آن لباسهای قرمز و قد بلندشان حسابی در جهان معروفند. به طوری که هر ساله تعداد زیادی گردشگر برای دیدن این قبیله بار سفر میبندند و به آفریقا میآیند. این قبیله که جمعیتشان به دو میلیون نفر میرسد دامپرورند و به صورت نیمه کوچ نشین در نقاط مختلفی بین کنیا و تانزانیا زندگی میکنند. گلههای گاو اصلیترین دارایی این قبیله است، تا جایی که ثروتمندی هر مردی با تعداد گاوهایش معلوم میشود. ماساییها بیشتر از گوشت بز و گوسفند تغذیه میکنند و گاوها فقط در مراسم و آیینها ذبح میشود. غذای اصلی ماساییها شیر مخلوط شده با خون است که معتقدند بدن را قوی و گرم میکند.
«هر نوجوان که به سن 15 سالگی میرسد باید یک شیر شکار کند تا زن بگیرد وگرنه تا 25 سالگی از ازدواج خبری نیست.» شکار شیر قدرت یک جوان ماسایی را نشان میدهد. وقتی یک نوجوان بتوانید شیر شکار کند آمادگیاش را برای ازدواج اعلام میکند.
قبیلهی «ماسای مارا» هم در منطقهی گرونگرو زندگی میکنند.
رقص سنتی این قبیله در نوع خودش جالب است: بالا و پایین پریدنهای مداوم
بالاخره بعد از این همه ماجراجویی و لحظات نفسگیری که در پارک ملی گرونگرو داشتیم به کاراتو بازمیگردیم.
امروز قرار است در کنار هم به جایی برویم که اولینبار فیلم تارزان در آنجا فیلمبرداری شد. پارک ملی حیاتوحش «مانیارا» که «ارنست همینگوی» آن را «دوستداشتنیترین قسمت آفریقا» میداند. این پارک هم مثل سایر پارکهای ملی آفریقا تقریبا دستنخورده باقی مانده اما جاذبهی اصلیاش همان شیرهای خوابآلو و لمیدهاش است که بالای شاخهی درختها در حال استراحتند.
دیدن شیرهای لم داده روی درخت یکی از بامزهترین بخشهای سافاری مانیارا است.
البته به جز شیر، فیل، اسب آبی، گورخر، بوفالو و بز کوهی هم در این پارک زندگی میکنند. بزرگترین اجتماع «بابون»های قارهی آفریقا هم در اینجاست. بابونها دشمن درجهی یک مزارع هستند و از ریشه و محصولات کشاورزی تغذیه میکنند.
بابونها از باهوشترین گونههای میمونها هستند و قادرند با تولید 10 صدای مختلف با هم صحبت کنند.
روز هفتم: خداحافظ...اما نه صبر کنید
امروز قرار است با آفریقا و زیباییهایش خداحافظی کنیم. البته بستگی به خودتان دارد که بروید یا اینکه در گروه دوم تور آفریقا به سمت «زنگبار» حرکت کنیم. هنوز هم یک جای مهم از تانزانیا مانده که حتما باید ببینید.
از آروشا به زنگبار پرواز میکنیم و بعد از رسیدن به هتل میرویم. وقت آزادی خواهید داشت تا در شهر گشتی بزنید و با مردمش بیشتر آشنا شوید.
زنگبار گرچه به معنی ساحل سیاهان است، اما این شهر، شهر رنگ هاست؛ از مردم آن گرفته تا طبیعت اینجا همه چیز رنگارنگ است.
حدود 1000 سال پیش حاکم شیراز با هفت پسرش از طریق دریا به آنجا سفر کردند و ماندگار شدند. به جز تاجران شیرازی یک سری از تاجران شوشتری و سیرافی هم در این شهر سکونت کردند. پس وقتی در شهر میگردید و احساس میکنید در کوچههای قدیمی ایران هستید، تعجب نکنید. خانههای اینجا شما را به یاد ایران میاندازد.
زنگبار یک جزیرهی مهم و پایتخت دولت فدرال زنگبار است که اطرافش چندتا جزیرهی کوچکتر هم دارد.
اسم زنگبار را همین شیرازیهای خودمان رواج دادند. «زنگ» یا «زنگی» یعنی کسانی که پوست سیاه و تیره دارند و «بار» هم که معنی ساحل میدهد. ساحل سیاهان یا سیاهپوستان عنوان جدیدی بود که به این منطقه داده شد و بعدها که اروپاییان پایشان به این جزیره باز شد به جای زنگبار، «زنزیبار» (Zanzibar) تلفظش کردند. اسمی که امروزه در همهی جهان کاربرد دارد.
زنگباریها مهربانند. وارد هر رستوران یا جای دیدنی بشوید کلمهی «جامبو» را میبینید. «جامبو» یعنی «سلام و خوشآمدید.»
به بافت قدیمی شهر میرویم تا در کوچهها و خیابانهایش قدم بزنیم. با هم ببینیم که چطور ایرانیها بر آداب و رسوم و شهرسازی این شهر تاثیرگذار بودند.
بافت قدیمی زنگبار یا «شهر سنگی» قلب شهر است. البته خانههایش واقعا از سنگ نیست. قبل از اینکه ایرانیها و اعراب به این شهر بیایند زنگباریها خانههایشان را از گِل میساختند. اما وقتی با شیوهی معماری ایرانیها و اعراب آشنا شدند دیگر از گِل در خانههایشان استفاده نکردند. به خاطر همین اسمش را گذاشتند شهر سنگی.
پیادهروی در کوچههای تنگ، دیدن خانههای قدیمی و مردم مهربان زنگبار را هیچوقت از یاد نخواهید برد.
«بازار قدیم بردهفروشها»ی زنگبار قسمت تاریکی از تاریخ شهر است. در گشتمان به این بازار میرسیم که امروزه تبدیل به موزه و جایی برای یادآوری خاطرات سیاه روزگار بردگی است. تمام بردههایی که در گذشته به تمام نقاط دنیا صادر میشدند همین جا جمع میشدند. زنگبار مرکز تجارت بردگان سیاهپوست بود تا اینکه در سال 1857 بریتانیا قانون لغو بردگی را تصویب کرد.
بخشی از بازار بردگان هنوز هم به صورت موزه و یادآوری دوران غمانگیز تجارت برده وجود دارد.
پس از خوابگاههای بردگان به سمت کلیسای قدیمی میرویم. بعد از اینکه بریتانیا قانون لغو بردگی را اعلام کرد، مبلغان مسیحی به اینجا آمدند و دینشان را تبلیغ کردند. آنها کلیسایی در محل قبلی بازار بردگان ساختند که به « Anglivan» معروف است. محراب کلیسا همانجایی است که در گذشته بردگان را به چوب میبستند، شکنجه میدادند تا قویتر شوند. در این صورت قیمت فروششان هم بیشتر میشد.
بعد از صرف ناهار به «جزیرهی لاکپشتها» (زندان) میرویم. سال 1860 میلادی دولت زنگبار این جزیره را از یک مالک عرب خرید و به زندانی برای بردههای یاغی و فراری تبدیلش کرد. در سال 1893 «تب زرد» گریبان مردم آفریقا را گرفت و هزاران هزار نفر مردند. این جزیره برای قرنطینهی بردههای مریض و بینوا در نظر گرفته شد و صدها برده در اینجا جان دادند.
امروزه این جزیره تبدیل به مکانی گردشگری شده و ساختمانهای قدیمیاش که با سنگهای «مرجانی» مرمت شده حسابی پرطرفدار است.
جزیرهی لاکپشتها اسم دیگر اینجا است. یک گوشهی این جزیره تعداد زیادی لاکپشت بزرگ زندگی میکنند و از آنها محفاظت میشود. در کنار لاکپشتها راه میرویم و لمسشان میکنیم. حتی میتوانیم به آنها غذا بدهیم و تخمریزیشان را از نزدیک تماشا کنیم.
حالا وقتش شده که به دنیای زیر آب جزیره برویم. با «اسنورکلینگ» تجربهی جدیدی را در کنار هم خواهیم داشت. اسنورکلینگ غواصی بدون کپسول است و شما با عینک غواصی، لوله و «فین» یا همان کفشی که شبیه دم ماهی است، شنا میکنید.
از آنجایی که جزیرهی لاکپشتها مرجانی و کم عمق است، اسنورکلینگ فعالیت تفریحی آبی مناسبی در اینجا به حساب میآید.
طلوع و غروب خورشید در سواحل زنگبار دیدنی است.
وقت خرید است
حالا وقتش است که به بازار فروزانی (Forodhani Market) برویم. بزرگترین فروشگاه سوغاتی زنگبار همینجاست. از جواهرات، صنایع دستی، کتاب، پارچه، آویزهای پارچهای تا سازهای آفریقا در اینجا پیدا میشود. غذاهای تانزانیایی و زنگباری به خصوص غذاهای خیابانی مثل «میشکاکی»، «شوارماس» و نوشیدنی لیمو و زنجبیل این بازار حتما امتحان کنید.
پیتزای زنگباری را از دست ندهید.
امروز وقت آزادی خواهید داشت تا با مردم زنگبار بیشتر آشنا شوید. میتوانید در تورهای انتخابی که به شما معرفی میکنیم شرکت کنید که البته هزینهاش به عهدهی خودتان است. هنوز جاهای زیادی از این جزیرهی زیبا مانده که ندیدهاید.
هنوز احساس میکنید که شهر را خوب نگشتید؟ به شما پیشنهاد میکنیم که دوباره به بافت قدیمیاش سری بزنید. در کوچه پسکوچههای باریک اینجا خانهای است که یکی از معروفترین خوانندگان دنیا در آن به دنیا آمد. «فردی مِرکوری» یا «فرخ بُلسارا» خوانندهی اصلی گروه «Queen» اهل زنگبار است. پدر و مادرش از پارسیان هند بودند. فرخ وقتی بزرگتر شد به خاطر تلفظ سخت اسمش، فردی را انتخاب کرد. بعدها هم که به انگلیس مهاجرت کرد و با همراهی چند نفر دیگر گروه «کوئین» را تشکیل دادند. کمتر کسی است که آهنگ «We Will Rock You» این گروه را نشنیده باشد.
خانهی بچگی فردی مرکوری برای طرفداران موسیقی راک جای جذابی است.
«تور ادویهگردی» (Spice Tour): نکند شما هم مثل من فکر میکنید که همهی ادویههای دنیا از هند میآید؟ پس بهتر است که تصورتان را عوض کنید. دهکدهی ادویهی «Buda» مرکز فروش و تجارت ادویه به سرتاسر دنیا بود. در گشت اختیاری ادویهگردی که حدود 3 ساعت طول میکشد با انواع و اقسام ادویهها و طرز تهیهشان آشنا میشوید. قدم زدن در باغی که هر طرفش اثری از ادویههای آشپزخانهتان است جالب است.
بوییدن ادویههای مختلف تفریحتان میشود.
«تور دلفینها»: دلفینها موجوداتی دوستداشتنی، باهوش و مهربانند. اگر دوست دارید که با دلفینها شنا کنید به شما این تور را پیشنهاد میکنیم. بیشترین تعداد دلفینهای زنگبار در سواحل دهکدهی «کیزیمکازی» (Kizimkazi) است. این دهکده که در ساحل جنوبی زنگبار است میتوانید دو گونهی دلفین «پوزه بطری» (Bottle-nose) و «Humpback» را ببینید. به شما توصیه میکنیم که صبح زود برای دیدن دلفینها به این دهکده بروید. بعد از رسیدن به اینجا با قایقهایی که برای تور دلفینها تدارک دیده شده به وسط آب میروید و اگر دوست داشتید به داخل دریا شیرجه میزنید.
دلفینها بازی با آدمها را دوست دارند و هرچند به شما اجازه نمیدهند که لمسشان کنید اما با شما بازی میکنند.
سواحل زنگبار برای تفریحات و ورزشهای آبی جای خوبیست. شهر ساحلی «نونگوی» (Nungwi) در زنگبار هر ساله پذیرای تعداد زیادی از گردشگران خارجی است. کسانی که از کار کردن و زندگی روزمره در شهرهای شلوغ خسته شدهاند به دنبال ساحلی آرام و زیبا مثل نونگوی میگردند. ساخت کشتیهای تک دکله باعث رونق شهر شد تا اینکه ساحل شنی سفید و دریای شفافش مرحلهی جدیدی در تاریخ این شهر باز کرد. «اسکوبا دایوینگ» (scuba Diving)، ماساژ، تماشای رقص سنتی و قایقسواری از دیگر فعالیتهایی است که میتوانید تجربه کنید.
مواظب ستارههای دریایی باشید.
آخرین روز سفرمان فرا رسیده. از هتل به فرودگاه زنگبار حرکت میکنیم تا به سوی تهران پرواز کنیم.
لطفا توجه کنید که این یک برنامه عمومی برای تور آفریقا(کنیا و تانزانیا) است و ممکن است برنامههای آن با تور انتخابی شما متفاوت باشد. برای کسب اطلاعات دقیق سفر خود بخش برنامهی سفر همان تور را مطالعه کنید.
اطلاعات بیشتر درباره تور آفریقا(کنیا و تانزانیا) 10 روزه
لینک کوتاه:
http://dlho.ir/n3632 کپی کردنتهیه و تدوین: تحریریه دالاهو
لطفا در نشر دانستههای خود کوشا باشید.
برداشت و استفاده غیرتجاری از مطالب این وبسایت، حتی بدون ذکر منبع آزاد است.
هزینه سفر10روزه به آفریقا برای هرنفرچقدره؟
باتشکر