همدان
یک روز از سرکار برگشتهاید و همانطور که بخار بلند شده از لیوان چایتان را دنبال میکنید، به صفحه تلویزیون خیره شدید؛ صحنه روبهرو تعدادی توریست را نشان میدهد در یکی از شهرهای ایران، کنار کوهی برافراشته و آبشاری از دل همین کوه، اوقات میگذرانند. فکری در سرتان مثل برق میگذرد؛ چرا من آنجا نباشم؟ شما قدم اول برای سفر را برداشتهاید؛ بار و بندیل ببندید که مقصد ما همدان است.
همدان را بهتر بشناسیم
حتما هوای سفر به پایتخت کهن به سرتان میزند؛ پس ماشینتان را مهیا کنید که عازم سفر هستیم. از تهران به سمت غرب ایران حرکت میکنیم، از جورقان و قاسمآباد میگذریم و وارد پایتخت تمدن ایران در دامنه کوه الوند میشویم.
چرا همدان خاص است؟
میدانستید از همدان به عنوان قدیمیترین شهر یاد میشود؟ اکباتان (نام قدیمی همدان)، پایتخت بسیاری از قومها بوده است! سکونت انسانها در همدان به سالهای خیلی دور برمیگردد. یعنی برای خودش قدمتی دارد. همدان آب و هوایی متنوع دارد؛ علت این تنوع پستی و بلندیها، دشتها و مناطق کوهستانی این منطقه است. زمستانهایی سرد و تابستانی معتدل دارد.
در همدان چه میبینیم؟
همدان، به عنوان اولین پایتخت ایران، قدمتی چند هزار ساله دارد. هر گوشه از این شهر که قدم بگذارید، جاذبهای منحصر به فرد خواهید دید. پشت هر جاذبه داستانی شنیدنی است و عمر بعضی از آنها به عمر نخستین اقوام ایرانی میرسد. به نظر شما قدیمیترین این جاذبهها کدام است و داستان آن چیست؟
شکوه هخامنشی
تابستان هخامنشیان در پایتخت ییلاقی آنها یعنی هگمتانه سپری میشد. آنها از میان کوههای الوند میگذشتند تا به بابل برسند. راه بین هگمتانه و بابل رفته رفته به راهی مقدس و پر رفت و آمد تبدیل شد. با شلوغ شدن این راه، داریوش هخامنشی دستور داد در دل کوههای الوند کتیبهای بسازند تا در معرض دید عموم قرار گیرد. این کتیبه شامل ستایش اهورامزدا و باورهای پادشاه بود. سالها بعد، خشایارشاه دستور داد کتیبهای به همین سبک در کنار آن بسازند. امروزه، این کتیبهها به گنجنامه معروف شده و مکان محبوب علاقهمندان به تاریخ است.
نخستین پایتخت ایران
بارها در کتاب تاریخ خواندهاید که هگمتانه نخستین پایتخت ایرانیان بوده. اما تا به حال از خودتان پرسیدهاید هگمتانه چطور جایی است و چرا به این اسم خوانده میشود؟ هگمتانه یعنی محل تجمع؛ مادها پایتخت خود را به صورت قصری زیبا بر روی این تپه ساختند و نام هگمتانه را برای آن انتخاب کردند. آنها دور تا دور این قصر را حصارهای رنگی کشیدند تا مکانی مخصوص درباریان باشد. این قصر تا زمان هخامنشیان پابرجا بود و به عنوان پایتخت ییلاقی آنها شناخته میشد. امروزه، موزه هگمتانه، کلیسای مریم مقدس و کلیسای گریگور در این محل قرار دارد و مکانی پرطرفدار در میان گردشگران و باستانشناسان است.
طولانیترین غار آبی
شما به غارنوردی دعوت شدهاید! حتما با شنیدن اسم غار ذهنتان به سمت غارهای تنگ و تاریکی میرود که عبور از آنها کار دشواری است. اما این یک غارنوردی معمولی نیست؛ هوای غاری که به آن میرویم کاملا معتدل است و قطرات آبی که از سقف آن میچکد طراوتش را بیشتر میکند. رسوبات آهکی پس از گذشت سالها روی هم جمع شدهاند و شاهکاری واقعی ساختهاند. نورپردازیهای درون غار جلوه متفاوتی به این زیباییها بخشیده است. اگر برای دیدن این غار اشتیاق پیدا کردید دعوت ما را بپذیرید و با ما همراه شوید. ما قرار است ساعتها از طولانیترین غار آبی جهان بگذریم. اما این غار به حدی زیباست که حین گذر از آن متوجه گذر زمان نخواهید شد. برای دیدن یکی از طولانیترین غارهای آبی جهان لازم نیست راه دوری بروید؛ این غار همان غار علیصدر است و در دل شهر همدان خانه دارد.
نظارهگر تاریخ
سالها پیش، شاید در زمان مادها، دو شیر از جنس سنگ ساخته و بر دروازه شهر گذاشته شد؛ قرار بود این دو شیر سنگی حافظ شهر همدان و نمادی از قدرت آن باشند؛ اما فقط یکی از آنها توانست جان سالم به در ببرد؛ او لشکرکشیها و حکوتهای بسیاری را به چشم دید و شاهد حوادث بسیاری بود. روایتهای مختلفی در مورد شیرسنگی نقل شده است. راهی همدان که شدید، از این شیرسنگی دیدن کنید و از داستانهای آن بپرسید؛ گذر زمان به خوبی در چهره این شیر نمایان است.
شاعری ملقب به عریان
تصور کنید میان باغی باصفا با گلهای رنگی ایستادهاید؛ در دوردست، قله الوند با صلابت و غرور خودنمایی میکند. با دیدن برج هشت ضلعی سفیدرنگ ناخواسته پلههارا بالا میروید. بالا رفتن از پلهها، حس غریبی در شما ایجاد میکند، حسی شبیه عروج. با رسیدن به آخرین پله گنبد فیروزهای در میان آسمان میبینید؛ نقش و نگارهای آن شما را به وجد میآورد. سر که بگردانید اشعاری میبینید که با خط زیبای نستعلیق روی دیوار نقش بسته است. مشغول خواندن آن میشوید؛ بعد از یکی دو بیت متوجه خواهید شد دوبیتیهایی به زبان محلی است. بلافاصله نام باباطاهر عریان شاعر دوبیتیسرا از خاطرتان میگذرد؛ شما در آرامگاه باباطاهر عریان هستید.
مسابقه معماری
سر و صدای مسابقه میان معماران و دانشجویان معماری پیپچیده است؛ قرار است برای آرامگاه یکی از بزرگترین دانشمندان ایرانی طرحی ارائه شود. این طرحها را محمدعلی فروغی و آندرهگدار از بهترین معماران زمان، داوری میکنند. مسابقه بسیار سختی است و آرزوی هر معماری برنده شدن در آن. در این میان، مهندس سیحون، معماری باانگیزه، سخت مشغول کار میشود. او برای شروع کار قدم مهمی برمیدارد: بررسی معماری دوران زندگی دانشمند. از میان همه آثار معماری آن دوره، گنبد قابوس بیشتر از همه نظرش را جلب میکند. او برای اینکه آرامگاه نشانی از دانشمند داشته باشد مهمترین ویژگی آثارش را کشف میکند: تلفیق. پس طرح خود را تلفیقی از معماری ایرانی، مصری و یونانی قرار میدهد. در نهایت، طرح او به عنوان بهترین طرح انتخاب میشود. این داستان ماجرای طراحی آرامگاه ابن سیناست. برای دیدن این بنا در همدان لحظهای درنگ نکنید!
زیارتگاه یهودیان
سالها پیش، خشایارشاه با استر، زنی یهودی، ازدواج کرد. آنها روزگار خوبی را میگذراندند و به واسطه همین ازدواج روز به روز نفوذ یهودیان بیشتر میشد. این مسئله باعث نگرانی درباریان شد. آنها آنقدر در گوش پادشاه خواندند تا حکم قتل عام یهودیان را گرفتند. اما استر بیکار ننشست. او به کمک مردخای، یکی از بزرگان قوم یهود، پس از تلاشهای بیوقفه، حکم را پس گرفت و یهودیان را از قتل عام نجات داد. یهودیان به پاس خدمات آنها آرامگاهی از سنگ و آجر با معماری منحصر به فرد ساختند. آرامگاه استر و مردخای امروزه به عنوان دومین زیارتگاه یهودیان شناخته میشود.
همسایه ابنسینا
در زمانی نه چندان دور، عارفی در همدان زندگی میکرد که هم در ترانهسرایی دست داشت و هم صدای خوش او مورد توجه مظفرالدین شاه و مردم بود. زندگی این عارف چندان آسان نبود و فراز و فرودهای بسیاری داشت. در همین دوره، زمزمه مشروطیت بالا گرفت و عارف با غزلهایش از این جریان حمایت کرد. همین اشعار دلیل تبعید و در نهایت مرگ او در بیماری و فقر شد. او بعد از مرگ همسایه ابنسینا شد. به همدان بروید و از آرامگاه ابنسینا و عارف قزوینی در همسایگی هم دیدن کنید.
گنبدی که دیگر دیده نمیشود
عاشق معماری ایرانی هستید و وارد هر شهر که میشوید نمیخواهید لذت دیدنش را از دست بدهید. این بار در همدان هستید و بدون شک آوازه گچبریهای گنبدی زیبا در این شهر به گوشتان رسیده. لحظه شماری میکنید تا آن را ببینید. آدرس را از اهالی همدان میگیرید و راهی مسیر میشوید. چیزی به لحظه دیدن گنبد علویان نمانده. اما وقتی به آن میرسید، با اولین نگاه گنبدی به چشم تان نمیآید. این سوال که چرا نام این بنا گنبد علویان است ذهن تان را درگیر میکند. میگویند اینجا مقبره دو تن از خاندان علوی است که در گذشته گنبدی بر فراز آن قرار داشته اما با گذشت زمان از بین رفته است. این بنا حتی بدون گنبد هم یکی از شاهکارهای معماری ایرانی به شمار میرود.
این شهر با پیشنه تاریخی پربارش، مجموعهای از بهترین و جالبترین آثار تاریخی را در دلش جا داده است.
شاید اولین جایی که در همدان ببینیم دهکده گنجنامه باشد؛ این مجموعه شامل سنگ نوشتههایی از دوران هخامنشی، آبشاری از ارتفاعات الوند، تفریحاتی مثل تلهکابین و بانجی جامپینگ میشود. تلفیقی از تفریح و شکوه تاریخ! به نظر حیرتآور است! مقصد بعدی ما پهناورترین تپههای باستانی، هگمتانه است. بعد از دیدن این شهر تاریخی به سمت آرامگاه باباطاهر و مقبره بوعلی میرویم.
گنبد علویان که شاهکاری از معماری و گچبری بعد از اسلام است هم در دل همدان افراد بسیاری را به سمت خودش میکشد.
پیشنهاد ما به شما این است که دست خالی از همدان برنگردید؛ میتوانید سفال بخرید و لذت استفادهاش را ببرید، یا کماج و انگشتپیچ سوغاتی ببرید.
کی به همدان برویم؟
اگر سرما شما را اذیت میکند، میتوانید در بهار و تابستان شهر خود را به مقصد همدان ترک کنید و از هوای مطبوعش بر فراز الوند لذت ببرید، ولی اگر عاشق برف و سرما هستید، نیمه دوم سال، وقت خوبی برای سفر به همدان است. در هر دو حالت خوش بگذرد.
در سفر به همدان چه چیزهایی با خود ببریم؟
کوله سفرتان را از گنجه بیرون بکشید، مقداری خوراکی و قمقه آب داشته باشید. حتما کفش پیادهروی بپوشید. اگر در زمستان قصد سفر داشتید یک لباس گرم اضافی همراه داشته باشید. سفر بیخطر.
همدان پیشینه تاریخی عظیمی دارد؛ یادمان باشد در مسیر گردشمان، گزندی به این شهر نرسد.
نسخه انگلیسی تور همدان: Hamadan Tour