آنچه باید در سفر 10 روزه مغولستان بدانیم
اگر عاشق طبیعت هستید و دوست دارید قدم بر روی تمام تلماسههای دنیا بگذارید، مغولستان را از دست ندهید. وارد فرودگاه مغولستان که میشوید، نامش بیشتر از همه جلب توجه میکند، چنگیزخان! ولی از خونریزی و جنگ دیگر خبری نیست. اینجا مردمانی صلحجو، عاشق چوپانی و اسبدوانی، منتظر خوشآمدگوییاند. بهتر است از کجا شروع کنیم؟ وضع اقامتمان در مغولستان چگونهاست؟ رفتار و فرهنگ مردم مغولستان چطور است؟ چرا مغولستان برای سفر جذاب است؟ راهنمای سفر به مغولستان از جزییات سفر میگوید، چیزهایی که فکرش را هم نمیکنید اما برای سفر به مغولستان باید بدانید.
سفر به مغولستان
فهرست روزهای سفر:
- روز اول: پیش به سوی اولانباتور
- روز دوم: کاراکُروم کجاست؟
- روز سوم: به کاراکروم رسیدیم
- روز چهارم: پیش به سوی اُنگی (Ongi)
- روز پنجم: صخرههای آتشین اینجاست
- روز ششم: از این بالا همهجا زیر پایتان خواهدبود
- روز هفتم: شترسواری فراموش نشود!
- روز هشتم: از اسب چنگیزخان بالا بروید!
- روز نهم: به سبک مغولی برقصید!
- روز دهم: خداحافظ اولانباتور
روز اول: پیش به سوی اولانباتور
از تهران به مقصد اولانباتور پرواز خواهیم کرد. ابتدا توقفی در مسکو خواهیم داشت و مجددا بهطرف اولانباتور پرواز میکنیم. در فرودگاه چنگیزخان پروازمان به زمین خواهدنشست. "چنگیزخان" تنها فرودگاه مغولستان نیست اما تمام پروازهای بینالمللی اولانباتور از این فرودگاه است. تور ما از اولانباتور شروع میشود. با ترانسفر فرودگاهی به هتل خواهیمرفت و شما وقت آزاد برای استراحت یا گشتزنی در شهر خواهیدداشت.
به فرودگاه چنگیزخان خوش آمدید!
روز دوم: کاراکُروم کجاست؟
روز دوم به طرف کاراکروم خواهیمرفت. در مسیر رفتن به کاراکروم از پارک ملی هوستای عبور خواهیمکرد. هوستای محل زندگی اسبهای وحشی است. اسبسواری در مغولستان رونق بسیاری دارد. در هوستای توقفی نداریم. از هوستای که بگذریم به اِلسِنتاسارخای میرسیم. اگر چندتایی نقطهی بکر برای ریلکس کردن و لذت بردن از تماشای مناظر طبیعی وجود داشته باشد قطعا یکی از آنها همینجاست. تپههای شنی اِلسنتاسارخای بهترین مکان برای شترسواری است. اینجا تا چشم کار میکند تپههای شنی خواهیددید و فرصت آشنایی با خانوادههای عشایر مغولی را دارید.
این بیابان را با شترهای دو کوهان باختری بگردید.
اگراز تپهها بالا بروید چشمانداز کمنظیر السنتاسارخای را خواهیددید.
در بازدید روز دوم به خامباخید هم سری میزنیم. خامباخید نام معبدی قدیمی است. منطقهای که خامباخید در آن گرفته، ناحیهای حفاظت شده به نام هوگنوخان است. یک دشت وسیع پیش چشمتان خواهد بود. اینجا میتوانید شترسواری یا پیادهروی کنید. معبد خامباخید در قدیم صومعه بسیار بزرگی بوده و گاهی بیش از هزار لاما (مربیان بودایی) در آن اقامت داشتند اما امروزه تقریبا متروک است. تنها دوبار در سال لاماها به این مکان میآیند تا آیین مذهبی خود را انجام دهند. این را هم بدانید که خون لاماهای بسیاری دراین مکان ریختهشده. میگویند پادشاه وقت با زانابازار-سازنده صومعه خامباخید- به اختلاف بر میخورد و تصمیم میگیرد او را بکشد. وقتی به طرف صومعه لشگر کشی میکند و زانبازار را پیدا نمیکند از شدت عصبانیت دستور میدهد تمام ساکنین آنجا را بکشند. لاماهای بسیاری در سالِ 1688 سر از تنشان جداشد.
لاماهای بسیاری سالِ 1688 در این مکان سر از تنشان جداشد.
شبهنگام در گِر اقامت میکنیم. گِر چیزی شبیه چادر است. فضایی دایرهای شکل و مسقف که دور تا دور آن با پارچه یا پوست پوشاندهشده. این اقامتگاهها به کلبه قرقیزی هم شهرت دارد. عشایر مغولستان هم از همین چادرها برای اقامت استفاده میکنند.
یک شب را مثل عشایر مغولی بگذرانید.
روز سوم: به کاراکروم رسیدیم
کاراکروم،شهری که به پایتخت تاریخی مغولستان معروف است، از زمان جاده ابریشم، شهری مهم بوده، کوبلایخان نواده چنگیز بعد از سه دهه پایتخت را به بیجینگ انتقال داد و رفته رفته توجه به این شهر کم شد تا امروز. دومین قله بلند دنیا و یکی از مرتفعترین مناطقی که در آن جنگ اتفاق افتاده، در کاراکروم است. این منطقه پوشیده ا ز یخچالهای طبیعی است که به سیاچِن معروف اند.
بهار در مغولستان با جاری شدن آب از میان همین یخچالهای طبیعی شروع میشود.
اولین معبدی که بوداییها در مغولستان ساختند اِردِنزو بود. این صومعه روی خرابههای شهر خارخورین در 1586 بنا شد؛ دورهای که کمونیستها در حال پیشروی بودند، چیزی نمانده بود تا این معبد را ویران کنند. سه معبد اصلی دراین صومعه از معابد دیگر بزرگترند. نام این سه معبد West Zuu,Middle zuu و East zuu است. Zuu نام مقدسی برای بوداست. در اینجا میتوانید عکسهای بودا را در زمانهای مختلف دید و عبادت کرد. دو مقبره دراین صومعه، یکی برای Abtai Sain Khan و یکی هم برای پسرش Tusheet khan Gombodorj است. بزرگترین گنبد در اردنزو گنبد طلایی است. دور تا دور گنبد طلایی و دیگر بناهای داخل صومعه دیوارهایی کشیده و به فاصلههای معین گنبدهای کوچکی بین دیوارها ساختهاند. تعداد آنها به 108 گنبد میرسد و تقریبا فاصلهشان از هم 15 متر است. هر چند که به گنبدطلایی شهرت دارد، اما وقتی به آن رسیدید توقع یک گنبد کروی طلایی را نداشته باشید. این بنا تقریبا سفید است و در فصلی که برف همهجا را میپوشاند با زمین سپید رنگ، یکی میشود. در فصلهای گرمتر سال هم ساختمانی سفیدرنگ که رنگهای زرد در آن بهکار رفته از دور خود را نشان میدهد.
بزرگترین گنبد اِردِنزو را میبینید، نام گنبد، طلایی است اما بیشتر رنگ ساختمان سپید است!
کلا معابد مغولستان رنگی و خیلی شبیه به ساختمانهای قدیمی چینیاند. قدم زدن در میان این معابد و تماشای ساختمانهایی که زمانی محل رفت و آمد تعداد زیادی بودایی برای انجام مراسم بودهاست، از دیگر جاذبههای اردنزوست. به دلیل نفوذ کمونیست در مغولستان این صومعه در سال 1947 فعالیتش متوقف شد و فقط به صورت موزه مورداستفاده قرار گرفت. در آن زمان تنها صومعه فعال و رسمی در اولانباتور بود و معابد دیگر اکثرا غیر فعال بودند. اما در سال 1990 بعد از فروپاشی حزب کمونیست اردنزو دوباره به بوداییهای مغولستان و لاما برگرداندهشد. مقصد بعدی عکاسی با صخرهای است که شباهت عجیبی به لاکپشت دارد. با دیدن این مجسمهی عظیم سنگی به کسانی که این نام را برایش انتخاب کردند، حق میدهید. این منطقه پر است از سنگهای قیمتی و کریستال. دراین منطقه اسبسواری خواهیمداشت.
حتما با لاکپشت سنگی عکسی به یادگار بگیرید.
اسبسواری در اردنزو، دشت زیر سم اسبهای مغولی خواهدبود.
حوالی بعدازظهر به تماشای موزهی شهر کاراکروم خواهیم رفت. این موزه در فاصله مناسبی (حدود یک کیلومتر) از صومعه اردنزو قرار گفته بنابراین میتوانید تا رسیدن به آن پیادهروی کنید. در این موزه ماکت درخت نقرهای را خواهیددید که نماد شهر کاراکروم یا خارخورین است. ساختمان موزه قدیمی و معماری آن مثل صومعهها و معابد است. نمای ظاهری موزه مدرن نیست و البته ساختمان آن کوچک است اما داخل موزه شیک و مرتب است. در ضمن اسناد و مدارک قدیمی و معتبری مربوط به شهر خارخورین را خواهیددید. این موزه را ژاپنیها برای مغولستان ساختند و توضیحات داخلی موزه به زبان انگلیسی است. البته راهنماهای موزه خونگرمند و هر سئوالی داشتهباشید به زبان انگلیسی برایتان توضیح خواهندداد.
هنگام ورود به موزه خارخورین، یک مغازه کادویی قراردارد و میتوانید یادگاریهای مرتبط با موزه مثل کارتپستال و... بخرید.
بعد از موزه نوبت به تماشای دشت اُرخون Orkhon میرسد. این منطقه در لیست میراث جهانی ثبت شده و درست در مرکز مغولستان قرار دارد. درهی اُرخون و تمدن آن، به روشنی سیر تحول یک منطقه و شکلگرفتن مراکز و شبکههای تجاری، نظامی و مذهبی را نشان میدهد با وجودِ این، چادرنشینی و زندگی عشایری در این منطقه همچنان به قوت خودش باقیست. شکی نیست که امپراطوری مغولستان در گذشته قطعا آسیا، اروپا و شرق و غرب دنیا را تحتتاثیر قرار داده و هنوز آثار این امپراطوری در زندگی مغولها دیدهمیشود.
این منطقه محل مناسبی برای لذت بردن از منظرهی طبیعی دشت و رودخانه خواهد بود، همینطور فرصت اسبسواری خواهیدداشت.
اسبهای وحشی مغولی در دنیا معروفند.
روز چهارم: پیش به سوی اُنگی Ongi
اُنگی نام یک رودخانه نسبتا طولانی در مغولستان است. طول آن 435 کیلومتر و تقریبا به اندازه مسیر تهران تا اصفهان است! در این منطقه صومعهای قدیمی به همین نام وجود دارد. این صومعه جزو اولین و بزرگترین صومعههای مغولستان در کنار رود اُنگ است. مجموعه جنوبی این صومعه قدیمیتر و شامل 11 معبد به همراه بخشهای اداری است. بخش شمالی صومعه در قرن هجدهم ساخته شده و 17 معبد دارد که بزرگترین آن در کل مغولستان در میان همین هفده معبد قرارگرفتهاست. اگر این صومعه را از نزدیک ببینید، نشانههای ویرانی این بنا کاملا مشخص است. علت آن حملهی کمونیستهاست.
کمونیستها علاوه بر اینکه ساختمان صومعه را تخریب کردند، بیش از 200 راهب را کشتند.
چشم انداز اطراف صومعه اُنگی، محل مناسبی برای پیادهروی و لذت بردن از طبیعت است.
روز پنجم: صخرههای آتشین اینجاست
سال 1922 کشف نادر تاریخ بشر اینجا رخ داد! بایانزاگ محلی که هشتگونه از ده نوع دایناسور شناخته شده در جهان قبلا در آن زندگی میکردند. فسیل دایناسورهای بسیاری اینجا کشف شد. گفته میشود تعداد آنها بیش از 100 دایناسور است.
اما چرا به بایانزاگ، صخرههای آتشین میگویند؟ روی اندرو چاپمن، محقق آمریکایی در سال 1920 از مغولستان بازدید کرد و این لقب را به صخرههای سوزان بایانزاگ داد. صخرههای سرخ رنگ بایانزاگ به خاطر رنگشان نام آتشین را گرفتند. این منطقه از نظر باستانشناسی اهمیت بسیاری دارد. چاپمن پس از دو سال تحقیق و اکتشاف در بایانزاگ اسکلت یک انسان غولپیکر مغولی را کشف کرد که اکنون در موزهی تاریخ طبیعی اولانباتور نگهداری میشود. اینجا تپههای شنی، منظرهی تکرار نشدنیای در طول سفر مغولستان برایتان خواهندساخت.
این صخرهها سرخ رنگ هستند و هنگام غروب آفتاب کاملا آتشین بهنظر میرسند.
با وجود شرایط سخت این منطقه، گونههای جانوری بسیاری در گوبی زندگی میکنند. غزال ایرانی یکی از حیواناتی است که در صحرای گوبی خواهیددید. تفاوت این غزال با دیگر غزالها در دویدنش است. غزال ایرانی برخلاف دیگر آهوان بدون جهش میدود. دُم این غزال سیاهرنگ است و به همین خاطر نام انگلیسی آن Black-taild gazelles است. بایانزاگ حیات وحش منحصر بفردی دارد و در طول سفر به مغولستان این فرصت را داریم تا یک شب در این محل اقامت داشتهباشیم.
از اقامت در بایانزاگ استفاده کنید و گونههای جانوری منطقه را ببینید.
روز ششم: از این بالا همهجا زیر پایتان خواهدبود
گوبی پنجمین بیابان بزرگ دنیاست. خونگورین تپههای شنی در بیایبان گوبی هستند. ارتفاع آنها گاهی به 300 متر میرسد و کمترین آنها 100 متر است. برای تماشای این تپهها با این ارتفاع نفسها در سینه حبس خواهدشد. نام دیگر آنها شنهای آوازهخوان است. بالا رفتن از تپههای شنی وقتی خورشید غروب میکند، منظرهی پانورامای بسیار جذابی خواهدبود. تمام صحرا زیر پای شما خواهدبود و رود خونگورین که در قسمت شمالی قرار گرفته کاملا دیده میشود.
ارتفاع این تپهها ی شنی گاهی به 300 متر میرسد!
گردشگران برای اقامت در گوبی معمولا در کمپ میمانند. کمپ Gobi Erdene Ger یکی از کمپهای این منطقه است. این کمپها هم شامل کلبههای چوبی هستند و هم چادر. از نظر امکانات، خیلی مجهز نیستند اما تجهیزات ابتدایی و اولیه را برای اقامت چند شب در گوبی فراهم میکنند. کلبههای چوبی حمام هم دارند. فضای داخلی کلبهها کوچک است و فقط یک تخت دابل قرار گرفته. خدمه کمپ بسیار مهربان و مودب هستند. رستوران کمپ هم غذاهای نسبتا خوبی دارد. این کمپ چشم انداز خوبی دارد و نکتهی مثبتش نزدیکی به خونگورین است.
فضای داخلی گر ها چندان مجهز نیستند اما تجربهی جدیدی است که به امتحان کردنش میارزد
روز هفتم: شترسواری فراموش نشود!
مناطق استپی گوبی آنقدر وسیع هست که روز هفتم هم به گشت و گذار در آن اختصاص دهیم. این دشت وسیع دردامه رشتهکوه آلتای قرار گرفته و در روز هفتم مسیرمان را به سمت این رشتهکوهها ادامه میدهیم. این منطقه از نظر پرورش دام برای عشایر مغولی خیلی اهمیت دارد اما متاسفانه مدتیاست تحت تاثیر آفرود و هجوم گردشگران بی ملاحظه قرار گرفته و اکنون در معرض خطر است. گوروان سایخان یکی از جاذبههای تماشایی گوبی در غرب شهر دالانزادگاد است. در سال 1965 این پارک تحت حفاظت قرار گرفت تا زیباییهای Yoll Valley حفظ شود. این دره دهههاست که جاذبهی اصلی گردشگری است. وقتی فصل بهار میرسد، چشمهای را میان یخها خواهیددید. یخهایی که حتی با آمدن بهار هم پابرجا میمانند! در این روز فرصت تماشای رودخانه زولگانای را هم خواهید داشت.
در اینجا شترهای دوکوهان را حتما میبینید. شاید شانس شترسواری هم داشتهباشید. در روز هفتم به تماشای پارک ملی Gurvan Saikhan خواهیمرفت. پرواز عقابها در این پارک حفاظت شده واقعا تماشایی است. برای تماشای این پارک معمولا از جیپ استفاده میکنند. اگر بخواهید تفریح کنید اسبسواری، بالا رفتن از تپههای شنی و پیادهروی در میان دره یولYol تفریحات صحرای گوبی هستند. سه زیبا Three Beauties ، سه جاذبهی اصلی در گوبیاست که نباید از دستش بدهید. بایانزاگ، دونگنیگین آمDungeneegyn Am و یولینام Yoll Valley را حتما باید ببینید.
روز هشتم: از اسب چنگیزخان بالا بروید!
امروز کولهمان را میبندیم و به طرف اولانباتور پرواز خواهیمکرد. وقتی به مقصد رسیدیم، گشت و گذار دوباره آغاز میشود. به طرف پارک ملی Terelj خواهیمرفت. پیش از رسیدن به پارک Terelj، مجسمه چنگیزخان را خواهیم دید. این مجسمه آنقدر بزرگ هست که از فاصلهی بسیار دور در میان یک دشت وسیع کاملا خودنمایی میکند. این مجسمه بالای رودخانه تول قرار گرفته و ارتفاعش تقریبا به اندازه یک ساختمان 14 طبقه است. در ساخت این مجسمه از 250 تن فولاد ضد زنگ استفاده شده. بازدیدکنندگان میتوانند از داخل مجسمه بالا بروند و به سر اسب برسند. وقتی به سر مجسمه رسیدید یک دید پانورامای عالی به اطراف دارید.
از سر اسب چنگیزخان، نگاهی به اولانباتور بیندازید!
مگر میشود این دشت وسیع، بکر و سرسبز را دوست نداشت.
روز نهم: به سبک مغولی برقصید!
به سوی اولانباتور بازخواهیم گشت. روز نهم گشت را از اولانباتور ادامه میدهیم. در یک نیم روز به سراغ میدان چنگیز و بنای یادبود چنگیز خان خواهیمرفت. همینطور از موزه ملی بازدید میکنیم و کنسرت فولکلور Tumen Ekh را خواهیمدید. بعد از ظهر بازدید از کورس اسبسواری خواهیمداشت و به تماشای اسبهای مغولی میرویم.
موزه ملی مغولستان در سال 1924 شروع به کار کرد. در این موزه یافتههای چاپمن، محقق آمریکایی را نیز خواهیددید. با تاریخ مغولستان و آثار باستانی این کشور بیشتر آشنا خواهیدشد. این موزهی چهار طبقه شما را از دوران پارینه سنگی تا به امروز همراه خود خواهد کشاند. دراین موزه مکان دفن قوم هون را خواهیددید که خونخوارترین قوم بربر بودند. یکی از رهبران مشهور این قوم، کسی نیست جز آتیلای خونخوار! آتیلا به معنی تازیانه خداوند است. قوم هون در زمان رهبری آتیلا از رُم اخراج شد و میگویند پاپ به طرز مرموزی مجددا آنها را به رم بازگرداند.
حتی اگر اهل تماشای کنسرت و بهخصوص برنامههای فولکلور و فرهنگی نیستید، بازهم این کنسرت ارزش تماشا دارد. کنسرت فولکلور Tumen Ekh سالهاست که مورد استقبال گردشگران مغولستان قرار گرفتهاست. برنامه شامل رقص و آواز مغولی است و رقصندهها و نوازندهها با پوشش محلی اجرای برنامه خواهندکرد. خلاصه فرهنگ مغولی را در این برنامه خواهیددید. برای تماشای حتما بیست تا سی دقیقه زودتر در محل حاضر باشید تا بتوانید در جای بهتری بنشینید. تومِن اِخ را از دست ندهید.
اطراف میدان چنگیز خان به عنوان بزرگترین میدان اولانباتور پر است از رستوران و مغازه. نام این میدان قبلا سوخباتار بود و در سال 2013 نام آن را برای یادبود چنگیز تغییر دادند. احتمالا نام چنگیز خان که میآید، خونریزی، جنگ، غارت و خشونت اولین چیزهایی هستند که به ذهن میرسند اما درنظر مردم مغولستان، چنگیز خان یک قهرمان ملی است. مغولیها به او لقب پدر مغولستان را دادهاند. ساختمان پارلمان مغولستان هم اطراف همین میدان است. مجسمه بسیار بزرگ چنگیز خان در حالت نشسته اولین چیزی است که جلب توجه میکند.
ساختمان پارلمان با نمای سپید و آبی در کنار میدان سوخباتار کاملا نمایان است.
یادتان نرود حتما با چنگیزخان عکس بگیرید!
جالب است بدانید که عشایر مغولستان بیش از سه میلیون راس دام شامل اسب، شتر و... نگهداری میکنند که تعدادشان از جمعیت کشور مغولستان بیشتر است. دانستن همین نکته کافیست تا شما هم به اهمیت دام برای مردم مغولستان پی ببرید. توصیه میکنیم اسبسواری در مغولستان را از قلم نیندازید. اسبهای مغولی نژاد منحصربفردی هستند و مغولها معتقدند از زمان چنگیز خان نژاد آنها بدون تغییر ماندهاست. این حیوانات در زمستان و تابستان در دمای منفی 40 درجه و مثبت 30 درجه زندگی میکنند و قدرت بالایی برای استقامت در این آب و هوا دارند. این اسبها بسیار قوی هستند و سوارکاری با این اسبها برایتان لذتبخش خواهدبود.
روز دهم: خداحافظ اولانباتور
وقت حداحافظی رسیده است. مغولستان را ترک میکنیم. یک دنیا تجربهی جدید همراه با خاطرات خوش یادگاری تک تک مسافران مغولستان خواهدبود. این سفر منحصربفرد و سرشار از تجربههای ناب است برای کسانی که اهل سفرند.
لطفا توجه کنید که این یک برنامه عمومی برای تور مغولستان است و احتمال دارد برنامههای آن با تور انتخابی شما متفاوت باشد. برای کسب اطلاعات دقیق سفر خود بخش برنامهی سفر همان تور را مطالعه کنید.
اطلاعات بیشتر درباره تور 10 روزه مغولستان را در اینجا بخوانید
لینک کوتاه:
http://dlho.ir/n3709 کپی کردنمهندس برق، ارشد مدیریت، عاشق ورزش، موسیقی، مطالعه و تماشای فیلم
تهیه و تدوین: تحریریه دالاهو
لطفا در نشر دانستههای خود کوشا باشید.
برداشت و استفاده غیرتجاری از مطالب این وبسایت، حتی بدون ذکر منبع آزاد است.