رودافشان، غاری با تالارهای زیبا
غار سوای تاریکی و ظلمتش به دور از هیاهوهاست. ساکت و آرام. تنها شکستِ سکوتش، نوازندگی قطرههای آب و رقص موزون خفاشهاست، با نوای دلنشینِ چکندهها و چکیدههایش.
برای رسیدن به غار رودافشان- در برخی منابع غار اِسپهبُد خورشید – بزرگترین دهانه ورودی غارهای ایران، وارد جاده فیروزکوه شدیم. از آنجا به شهرستان دماوند و به روستای سیدآباد رفتیم. مسیر را در این روستا ادامه دادیم تا به دهکده رودافشان رسیدیم. با کوهپیمایی مسیر را به سمت ورودی غار پیمودیم. در راه با شگفتیهای بی شماری مواجه شدیم. در هوای ابری و گاه بارانی، با غرش رعد. از باغها و زمینهای کشاورزی دهکده از کنار رودخانه دلیچای گذشتیم و از پُلی چوبی عبور کردیم. این شروع مسیر بود. پُل در اثر بارندگی حسابی لغزنده شده بود و عبور رودخانه خروشان دلیچای از زیر پُل در آن آب و هوای بارانی – که بیشباهت به پُلهای منطقه نپال از خاطرات اورستنوردان نبود – رسیدن به آن سوی رودخانه را مشکل میکرد. مسیر صعود هم در اثر بارندگی بسیار گلآلود شده بود. دهانه غار تا لحظه آخر کوهپیمایی دیده نشد. تنها پس از پایان کوهپیمایی بود که با منظره شگفتانگیز ورودی بسیار عظیم غار روبرو شدیم. این دهانه در داخل یک گودی قرار گرفته بود. برای همین آن را نمیدیدیم. برای ورود به مدخل غار سراشیبی تندی را در مسیر پاکوب به صورت زیگزاگ پیمودیم. البته در کناره راست مسیر سراشیبی پلکانی تا ورودی غار چیده شده بود که به علت حجم زیاد برف و یخزده بودن مسیر، راه مطمئنی برای فرود نبود. پس از عبور از دهانه زیبا و باعظمت غار، به یک دو راهی رسیدیم و مسیر سمت چپ را ادامه دادیم. از سقف غار آب میچکید و سنگها خیس بودند، به همین خاطر برای رسیدن به قسمتهای مختلف بالایی دائماً دست به سنگ بالا میرفتیم. در قسمتهای صعبالعبور نیز نردبانهای فلزی تعبیه شده بود و در پیمایش غار به ما بسیار کمک میکرد. بعضی از مسیرها را نیز میبایست به صورت سینهخیز میپیمودیم و چه هیجانی داشت عبور از آنها. در داخل غار چالههایی وجود داشت که آبی زلال از دل صخرههای سنگی آن بیرون میآمد. در ادامه مسیر پرتگاههای زیادی بود و مسیر پس از پیمودن 160 متر به دالان انتهایی غار به طول 10 متر میرسید. انتهای مسیر پیمایشی ما در غار بُنبست بود. میگویند در انتهای غار انبوهی خفاش وجود دارند که البته ما خفاشها را ندیدیم ولی سُر بودن مسیر و دیدن فضولات آنها بر روی سنگهای غار وجودشان را حتمی میکرد. ما در این دهلیز انتهایی غار نشستیم. این دهلیز دخمهای بود بزرگ به نام آناهیتا با یک حوض آب و ستونی در وسط. بر روی ستونهای آن نشستیم، چراغها را خاموش کردیم و در ظلمات غرق شدیم. هیچ چیز دیده نمیشد. فقط تاریکی مطلق و سکوت. و این گونه شد که باز به این جمله اندیشیدیم: «خداوند چشمها را برای دیدن آفرینشِ خود، که همانا در غایت، خودِ اوست، آفریده است. چرا که تا چیزی دیده نشود زیبایی و زشتی مفهومی ندارند.»
ویژگیهای غار رودافشان
- دهانه غار بسیار وسیع و قوسیشکل است. دهانهای به درازای 40 متر و بلندای 12 متر، و حدود 200 متر بالاتر از بستر رودخانه دلیچای و در 1800 متری از سطح دریا در داخل یک گودی بزرگی به قطر 100 متر.
- بعد از دهانه، نخستین تالار عظیم غار قرار دارد. تالاری به قطر 80 در 100 متر و بلندای 25 متر.
- تالار دوم پس از یک دیواره سنگچین به ابعاد 60 در 50 و بلندای 20 متر و فاقد هرگونه غارسنگ.
- تالار سوم در ابعاد 50 در 40 و بلندای 15 متر که سراسر آن پوشیده است از استلاکمیت و استلاکتیتهای زیبا و ستونها و آبشارسنگهای خارقالعاده به همراه چکندههای نیزهای و گُلکلمیها در تمامی پوشش سقف.
- طول غار در مسیر اصلی 550 متر است.
لوازم ضروری
در سفر به غار رودافشان، کفش کوهنوردی، چراغ پیشانی و چند عدد باطری اضافه (به جای چراغ قوه دستی)، کلاه ایمنی مخصوص غارنوردی و لباس گرم ضروری است.
پیشنهاد
اگرچه غار رودافشان در زُمره غارهای سخت و فنی نیست، علاقهمندان به غارنوردی باید حداقل آشنایی با فنون کوهپیمایی را داشته باشند.
سخن آخر
متأسفانه و باز هم متأسفانه غار رودافشان نیز مورد هجوم اسپریهای رنگی غارنوردمآبهای بیرحمی قرار گرفته است که ابدا صدای غار را نمیشنوند که مُدام میگوید من یک غارم، مرا زخمی نکنید، درست است که در دلم تاریکی دارم اما زندهام...
غار رودافشان، 20 اسفندماه 1389
نویسنده: سودابه حجازیان
گردآوری و تنظیم: تحریریه دالاهو
لطفا در نشر دانستههای خود کوشا باشید.
برداشت و استفاده غیرتجاری از مطالب این وبسایت، حتی بدون ذکر منبع آزاد است.
سلام
متاسفانه ما همین تعداد عکس موفق شدیم پیدا کنیم. اگر شما عکس های بیشتری دارین لطفا به شماره واتساپ ما ارسال کنید:
09033264359
با تشکر از پیام شما