آنچه باید از سفر 10 روزه روسیه بدانیم
«روسیه معمایی پیچیده شده با رمز و راز»:توصیف وینستون چرچیل که البته بیراه هم نگفته. سخنش همچنان دربارهی برای روسیه صادق است، هرچند که تقریبا همهی ما با نویسندههایش آشناییم و از تاریخ سیاسی پر فراز و نشیبش خبر داریم. اما روسیه فقط اینها نیست. بیانصافی است که آن را در یک پاراگراف توصیف کنیم. این بار با برنامهی سفر روسیه همراه شوید تا جاذبههای طبیعیاش را بیشتر بشناسید.
اگر فکر سفر به روسیه را دارید و هنوز مردد هستید پس راهنمای سفر ما کمکتان میکند.
به بزرگترین کشور جهان خوشآمدید.
سفر به روسیه
روز اول: مسافرین عزیز، پرواز تهران – مسکو هم اکنون به زمین نشست
روز سوم: سفری تاریخی به روزهای انقلاب کمونیستی
روز چهارم: وقت طبیعتگردی رسیده
روز پنجم: از میان سرزمین خفته میگذریم
روز ششم: اندکی صبر، ایرکوتسک نزدیک است
روز هفتم: ایرکوتسک، بزرگترین شهر سیبری
روز هشتم: پیادهروی در کنار دریاچهی بایکال
روز نهم: ای برادر، نزد من آی، به مسکو
روز دهم: سوغاتی و پرواز مسکو – تهران تا چند ساعت دیگر
روز اول: مسافرین عزیز، پرواز تهران – مسکو هماکنون به زمین نشست
به مسکو یا به قول روسیها Moskva، پایتخت روسیه میرسیم. اولین شهری که با شنیدن اسم روسیه به ذهنمان میآید. نخستین اشاره به این شهر در سال 1147 میلادی بود. هرچند که آن موقع هنوز پایتخت نبود اما امروزه به عنوان نمادی از روسیه شناخته میشود.
مسکو چکیدهی روسیهی بزرگ است.
بعد از رسیدن به مسکو باید به ایستگاه راهآهن برویم. نگران ندیدن مسکو نباشید. روزهای آخر سفرمان وقت گشتن در این شهر را دارید. فعلا مقصد روز اولمان جای دیگریست. با سفری 2000 کیلومتری از مسکو به یکاتِرینبورگ میرویم. اینجا یکی از محلهای برگزاری جام جهانی فوتبال سال 2018 است.
روز دوم: شهر یِکاتِرینبورگ
هنگام غروب به این شهر میرسیم، چهارمین شهر بزرگ روسیه که تاثیر عمیقی بر تاریخ این کشور دارد: از افسانههای معدنچیان و تب طلا تا اعدام خاندان رومانوفها در سال 1918 در این شهر. نیکلای دوم و خانوادهاش (رومانوفها) را بولشویکها اعدام کردند. این کار به حکومت 300 سالهی رومانوفها پایان داد. بوریس یِلتسین، اولین رئیس جمهور روسیه از این شهر بود و گنگسترهای اسطورهای روسیه در دههی 1990 میلادی متعلق به یکاترینبورگ بودند.
مرکز صنعتی و فرهنگی ناحیهی فدرالی اورال، یکاترینبورگ است و بین سالهای 1924 تا 1991 میلادی با نام سوردلوفسک شناخته میشد. این نام از یاکوف اسوردلوف گرفته شده، یکی از رهبران بولشویکی.
بعد از گذاشتن وسایل در هتل وقت آزادی خواهید داشت تا در شهر بگردید. البته استراحت هم میتواند گزینهی دیگر شما باشد.
برای اینکه با این شهر بیشتر آشنا شوید به شما پیشنهاد میکنیم که به مرکز تجاری ویزوتسکی (Visotsky Business Center Lookout) بروید. بهترین راه دیدن شهر از بالا اینجاست.
این برج 54 طبقه در سال 2011 به یاد ویزوسکی موسیقیدان، خواننده و بازیگر ساخته شد.
ورودیهی این مرکز برای رسیدن به بالاترین مکان گران نیست و وقتی شما به آن بالا برسید قهوهای خوشمزه در یک کافی شاپ چشم انتظارتان است. مطمئنا دیدن شهر هنگام غروب و تاریکی شب جلوهی دیگری دارد.
تلسکوپهای زیادی هم بالای این برج وجود دارد که دیدن شهر را برایتان راحتتر و مهیجتر میکند.
روز سوم: سفری تاریخی به روزهای انقلاب کمونیستی
همانطور که قبلا هم گفتیم، یکاترینبورگ نقش مهمی در تاریخ روسیه کرده است. امروز با همدیگر گشت تاریخی در شهر خواهیم داشت. تقریبا همهی ما با انقلاب کمونیستی روسیه و از بین رفتن خاندان تزاری رومانوف آشناییم. این خاندان بعد از دودمان روریک دومین خاندان سلطنتی روسیه بودند که از سال 1613 میلادی تا زمان استعفای نیکلای دوم تا سال 1917 میلادی حکومت میکردند.
در سال 1917 میلادی بولشویکها به رهبری ولادیمر لنین در پتروگراد یا سنت پترزبورگ شورش کردند و نیکلای دوم مجبور به استفعا و فرار از پایتخت شد. او به شهر یکاترینبورگ آمد، شهری که تبدیل به محل اعدام او و کل خانوادهاش شد؛ سرنوشتی تلخ برای او، همسرش، پنج فرزندنش و چهار خدمتکارش. بولشویکها به محل اقامت آنها حمله کردند و باران گلوله بود که بر سر رومانوفها بارید. آنها در جنگلی نزدیک یکاترینبورگ دفن شدند و در سال 1993 جسدشان پیدا شد. از طریق DNA شناسایی شدند و طی مراسم ویژهای در سن پترزبورگ دفن شدند.
کدام یک از افراد این تصویر فکر میکردند تا چند دقیقه دیگر بیشتر زنده نیستند؟
اما فکر میکنید جایی که رومانوفها اعدام شدند، الان کجای شهر یکاترینبورگ است؟ امروزه محل اعدامشان تبدیل شده به کلیسای آغشته به خون (Church On Blood in Honor of All Saints). طبقهی همکف این کلیسا یا همان سرداب دقیقا جایی است که رومانوفها کشته شدند.
بین سالهای 2000 تا 2003 این کلیسا ساخته شد تا محلی باشد برای یادآوری کشته شدگان انقلاب کمونیستی و خاندان سلطنتی.
بعد از آشناییمان با بخشی از تاریخ روسیه به سراغ گشت شهری میرویم. در مرکز یکاترینبورگ گشتی میزنیم تا با خیابانها، خانهها و نوع زندگی روسها بیشتر آشنا شویم. اولین نکته در ارتباط با این شهر صنعتی بودن آن است. به یکاترینبورگ «منچستر روسیه» میگویند. امروزه این شهر یکی از قطبهای صنعتی روسیه محسوب میشود. مثلا میدانستید قالب اصلی مجسمهی آزادی آمریکا در این شهر تولید شده؟
روز چهارم: وقت طبیعتگردی رسیده
یکاترینبورگ سوای بخش صنعتیاش طبیعت روستایی زیبایی هم دارد. برنامهی امروزمان تا غروب گشت در روستا و اطراف دریاچهی تابستانی یکاترینبورگ است. سپس به ایستگاه قطار میرویم. سفر قطاریمان به مقصد شهر ایرکوتسک شروع میشود. تقریبا دو روز و نیم در راه خواهیم بود تا از غرب به شرق روسیه برویم. در این مسیر طولانی مطمئن باشید که حوصلهتان سر نمیرود. سفر با قطار در روسیه و گذر از سرزمین وسیع سیبری یکی از جاذبههایی است که مسافران زیادی را به خودش جذب میکند. از یکاترینبورگ، مرز بین اروپا و آسیا سوار قطار میشویم تا از میان سیبری، جنگل تایگا و رودخانهها گذر کنیم.
در ایستگاه قطار یکاترینبورگ با مسافرانش که سالها اینجا ایستادهاند دیدار میکنید.
بهتر است حالا که در مسیر ریلی از سیبری عبور میکنیم با جغرافیای این منطقه آشنا شویم. سیبری از واژهی سیبیر گرفته شده، لغتی مغولی به معنی سرزمین خفته. تقریبا همهی ما با سرمای سخت این منطقه آشناییم تا جایی که در زمستانها دمای هوا تا منفی 67 درجهی سانتیگراد هم میرسد. البته این قضیه در بخش شمالی سیبری صدق میکند و جنوب آن شامل جنگلهای انبوهی است که جنگل تایگا یکی از آنهاست. کشاورزی هم در این بخش رونق دارد و دانههای خوراکی مثل گندم در کشتزارهای بزرگ کشت میشود.
جنگل شمالی یا جنگل برفی نام دیگر تایگا است. در اینجا زمین همیشه نمناک و خانهی درختان سوزنی برگ است. از منابع اصلی اکسیژن جهان همین جاست.
روز پنجم: از میان سرزمین خفته میگذریم
هنوز با قطار در حال گذر از سیبری هستیم. بهترین تفریح برای شما ایستادن کنار پنجرهی کوپه و تماشای سرزمین روسیه است. همینطور که از کنار جنگلها، رودخانهها و مزارع میگذریم بهتر است با ویژگیهای طبیعی و عجیبش هم باید آشنا شویم.
استراحت کنید، کتاب بخوانید و از مناظر اطراف لذت ببرید.
سیبری 77 درصد خاک کشور روسیه را در برگرفته و از نظر اندازه با کانادا برابری میکند. هرچند که جمعیتش کم است و در هر مایل 8 نفر زندگی میکنند. ببرهای سیبری هم که معروفند و بزرگترین عضو خانوادهی گربهسانان به شمار میروند در سیبری زندگی میکنند؛ هرچند که فقط 500 قلاده از آنها باقی مانده.
البته فکر نکنید که سیبری منطقهای بدون استفاده است که به خاطر سرمایش فایدهای ندارد. این منطقه نقش اقتصادی مهمی در تامین طلا، فلز نیکل، ذغال سنگ، نقره، روی، سرب و الماس دارد.
یک حقیقت جالب دیگر دربارهی شهرهای سیبری: بعضی از شهرهای این منطقه دور از خطوط راهها قرار گرفتهاند و در طراحی جادههایشان هیچ مسیری برای وسایل نقلیه درست نشده. با این وجود مسیر ریلی سیبری (Trans-Siberian) بهترین نقاط دسترسی در سیبری را فراهم کرده.
روز ششم: اندکی صبر، ایرکوتسک نزدیک است
هنوز در قطار هستیم. شاید بگویید چرا انقدر زیاد؟ به هر حال برای رسیدن به شهر ایرکوتسک مسیر زیادی را باید از غرب سیبری به شرق آن طی کنیم. البته این را هم بدانید که مسیر ریلی Trans-Siberian از مسکو تا پکن ادامه دارد و تقریبا 15 روز این مسیر طول میکشد. پس مسافتی 2 روز و نیمه در قطار زیاد هم نیست.
گذر از سیبری با قطار فرصت خوبی برای شماست تا با این منطقه بیشتر آشنا شوید.
روز هفتم: ایرکوتسک، بزرگترین شهر سیبری
بالاخره به مقصد رسیدیم؛ ایرکوتسک. اینجا بزرگترین شهر سیبری است. هر چند که تاریخ شهر با ساخت یک زندان و مکانی برای داد و ستد طلا و خز در سال 1661 میلادی شروع شد. بعد از استراحت در هتل برنامهی بازدیدیمان از شهر شروع میشود.
در شهر که بگردیم با بناهای فرهنگی و تاریخی زیادی روبرو میشویم که ریشه در اواخر 1800 میلادی دارند. در سال 1825 میلادی اولین شورش علیه تزار روسیه شکل گرفت، هرچند این شورش به جایی نرسید. بسیاری از افسران روسی که در این شورش دست داشتند و از آنان به عنوان Decemberist Revolters یاد میشود به ایرکوتسک تبعید شدند. رونق شهر با حضور افسران، هنرمندان و اشرافزادههای تبعیدی شروع شد. به خانههای چوبی شهر سر میزنیم. چیزی که در این خانهها توجهتان را جلب میکند هنر حکاکی و نجاری آنهاست که با استادی تمام ساخته شدند. وجود همین خانهها و حضور افراد تبعیدی فرهیخته بود که در سال 1900 میلادی به ایرکوتسک پاریس سیبری گفتند.
خانههای چوبی اینجا در خیابانهای مختلفی دیده میشوند؛ مثل خیابانهای Dekabrskikh Sobytiy, Babushkina, Karl Liebknecht , Volodarskogo, Khalturina, Bogdan Khmelnytsky, Gryaznova, Lapin, Timiryazeva, Marata. یکی از خانههای زیبای اینجا خانهی اروپا (Lace House) است.
پاریس سیبری را باید دید.
در خیابانهای چوبی ایرکوتسک قدم میزنیم و خانههای خوش آب و رنگش را میبینیم.
بعد از دیدن خانههای چوبی سیبری به سراغ مجسمهی الکساندر سوم میرویم. او برای روسها شخص مهمی بود. در زمان حکمرانی او بین سالهای 1854 تا 1894 میلادی هیچ جنگ مهمی اتفاق نیفتاد. به خاطر همین به او لقب مُصلح (The peacemaker) دادند. با این مجسمه یاد او برای همیشه ماندگار شد. در سال 1920 میلادی مجسمهی الکساندر سوم برداشته و تخریب شد و به جایش مجسمهی لنین قرار گرفت. بعد از سقوط اتحاد جماهیر شوروی (Soviet) مجسمهی جدیدی برای الکساندر سوم ساخته شد و در سال 2003 میلادی به مناسبت صدمین سال تاسیس خط ریلی Trans-Siberian قرار گرفت.
این مجسمه به نشانهی سپاسگزاری از الکساندر سوم برای ساخت خط قطار درست شد.
روسیه به خاطر موقعیت جغرافیاییاش با کشورهای مختلفی مثل چین، مغولستان، قزاقستان، اوکراین، گرجستان و چندین کشور دیگر همسایه است. در گذشته که تجارت زمینی رونق بیشتری داشت راه ابریشم و راه چای حسابی معروف بود. برای تقریبا 300 سال، راه چای به کاروان روسیه، مسیر مسکو یا مسیر سیبری معروف بود. از این مسیر چای از ایالت فوجیان چین به مغولستان و روسیه تجارت میشد.
بعد از آشنایی با شهر ایرکوتسک به روستای لیسویانک (Listvyanka) سر میزنیم. این روستا یک ساعت با ایرکوتسک فاصله دارد و در بخش غربی دریاچهی بایکال قرار گرفته. این دریاچه بین ایرکوتسک و جمهوری بوریاتیا است و بهترین مکان برای دیدن آن روستای لیسویانک است.
این روستا هتلهای زیادی دارد که هر کدامشان خدمات متفاوتی را ارائه میدهند. ما هم در یکی از هتلها اقامت میکنیم.
روز هشتم: پیادهروی در کنار دریاچهی بایکال
بعد از صرف صبحانه وقت آزادی خواهید داشت تا در کنار دریاچه قدم بزنید. بایکال (به روسی اُزِرُ بایکال) که از لحاظ موقعیت جغرافیایی در جنوب سیبری است هفتمین دریاچهی بزرگ جهان محسوب میشود. علت تشکیل این دریاچه فرو افتادگی زمین یا همان نشست زمین است. 31500 کیلومتر مربع مساحت این دریاچه است و تا 1642 متر عمق دارد. فُک بایکال تنها فک آب شیرین جهان است و فقط در اینجا زندگی میکند.
این دریاچه 25 میلیون سال سن دارد و محل زندگی قبایل بومی زیادی است. مثلا قبلیهی بوریات در سمت شرقی بایکال زندگی میکنند و کارشان پرورش بز، شتر، گاو و گوسفند است.
برای گشت آزادی امروز، چند پیشنهاد به شما میدهیم:
- قدم زدن در کنار خط ساحلی بینهایت زیبای دریاچه و دیدن کوههای صخرهای اطراف
- خوردن غذاهای محلی مثل ماهی امول (Omul fish) دودی، این گونه ماهی آزاد حسابی معروف است.
- بازدید از مرکز خرید توریست
- بازدید از خلیج پِسچانایا (Peschanaya bay) با کرایهی قایق
- خوردن غذا درکافهها و رستورانهای روی دریاچه
ماهی دودی امول را حتما امتحان کنید.
طبیعت بایکال آنقدر زیبا و نفسگیر است که آنتوان چخوف نویسنده مشهور روسی هم دربارهاش میگوید:«بیدلیل نیست که اهالی سیبری به این دریاچه، زیبای شگفت انگیز میگویند. آب این دریاچه آنقدر شفاف است که انسان میتواند عمق دریاچه را ببیند. سواحل آن با کوهستان و جنگل احاطه شده و در جنگل آن حیواناتی نظیر خرس و بز وحشی دیده میشود.»
گوشهای از این دریاچه بنشینید و از مناظر اطراف لذت ببرید.
بعد از دیدن این همه زیبایی به هتل برمیگردیم. خیلی خوب استراحت کنید. فردا به ایرکوتسک برمیگردیم و طبق برنامهی پروازی به مسکو برمیگردیم.
روز نهم: ای برادر، نزد من آی، به مسکو
امروز به مسکو برمیگردیم. شهری که اولین بار در سال 1147 میلادی به آن اشاره شد. زمانی که یوری دولگوروکی نخستین شاهزادهی بزرگ روسی با این عبارت «ای برادر، نزد من آی، به مسکو» شاهزادهای دیگر را دعوت به سفر کرد.
مسکو، پایتخت و پر جمعیتترین شهر روسیه است. علت نامگذاری این شهر به مسکو به سبب قرارگیریاش در کنار رود مسکوا است یعنی شهرِ کنارِ رود مسکو.
مسکو بیشتر با کاخ کرملین، میدان سرخ، موزهی آرمیتاژ (هرمیتاژ) و کلیسای سینت باسیل شناخته میشود. اما فقط اینها نیست. امروز شما فرصت دارید تا نهایت استفاده را از بودن در این شهر ببرید.
به میدان سرخ (Red Square) سر بزنید
اولین پیشنهاد ما برای امروز میدان سرخ است. مهمترین عنصر معماری شهر که قلب و روح مسکو است. به هیچ وجه دیدنش را از دست ندهید. بسیاری از خیابانهای مسکو به میدان سرخ منتهی میشوند و شاید بتوان میدان مرکزی شهر را اینجا دانست. برخلاف شهرت و اهمیت امروزهی میدان سرخ، این مکان در گذشته کارکردی متفاوت داشت. میدان سرخ به عنوان محله و خیابانی پر جمعیت شناخته میشد. کلبههای چوبیاش محل زندگی جنایتکاران، افراد لاابالی، دستفروشها و تبعیدیهایی بود که به حکم مقامات شهری از شهر اخراج شده بودند. این میدان بیرون از دیوارهای ارگ کرملین بود و تبدیل به محلی برای اعدام و سرکوب شورشیان شد.
حدود 72 هزار متر مربع وسعت این میدان است. بناها و یادگارهای معماری مهمی دور تا دور آن ساخته شده که میتوان به کاخ کرملین، کلیسای جامع سنت باسیل، کلیسای کازان، دیوار کرملین، یادبود لنین، مجسمهی مینین و پوژارسکی، دروازهی قیامت و نمازخانهی ایبِری، فروشگاه بزرگ GUM و Lobneo Mesto.
برای اینکه میدان سرخ را بهتر بگردید، این فیلم 360 درجه کمکتان میکنید. فقط کافیست موس را روی آن حرکت دهید.
چرا اسم این میدان، سرخ است؟
انتخاب واژهی سرخ ارتباطی به کمونیسم یا رنگ ساختمانهای دور این میدان ندارد. در حقیقت میدان سرخ از واژهی Krasnyi به معنی زیبا گرفته شده که در زبان روسی معاصر به واژهی قرمز تغییر معنی پیدا کرد.
همینطور که در میدان سرخ هستید، به کلیسای سنت باسیل سر بزنید. البته سنت باسیل اسمی است که میان مردم رواج دارد اما اسم اصلی این کلیسا The Cathedral of the Intercession of the Virgin by the Moat است. اولین نکتهای که باید یادتان بماند این است: این کلیسا را با کاخ کرملین که در سمت راست آن است اشتباه نگیرید. در سال 1555 ایوان مخوف دستور ساخت این کلیسا را به مناسبت تصرف شهر قازان داد.
میگویند معمار این کلیسا پوستنیک یاکُولُف Postnik Yakovlev بعد از ساخت کلیسا به دستور ایوان مخوف کور شد. ایوان معتقد بود این کلیسا به قدری زیبا ساخته شده که شخص دیگری حق ندارد شبیه آن را بسازد. به خاطر همین معمار کلیسا را کور کرد. البته محققان میگویند این داستان فقط یک داستان فولکلور محلی است.
سنت باسیل چند برج دارد؟
سنت باسیل 9 برج دارد که با گنبدهای رنگارنگ پیازیاش شناخته میشود. هر برج یک کلیسای کوچک است که با دیوارهای منقوشش به سبک قرون وسطی شناخته میشود. این کلیسا موقعیت استراتژیک خوبی دارد و هر ساله جشنهای ملی و روز سال نو و مراسم رسمی کشوری در محوطهی این کلیسا و کرملین برگزار میشود. همانطور که قبلا گفتیم گنبدهای این کلیسا رنگارنگند اما قبلا اینگونه نبود. سفید و طلایی رنگهایی بودند که برای تزئین گنبدهای سنت باسیل استفاده شده بود؛ تا اینکه در قرن 19 میلادی استفاده از آجر سرخ و رنگهای مختلف جایگزین رنگ سفید شد.
آخرین نکتهی جالب سنت باسیل را هم بشنوید: در دوران کمونیستی با وجود اینکه به مذهب مسیحیت اهمیتی داده نمیشد اما سنت باسیل به عنوان موزهای عمومی به حیاتش ادامه داد.
روبروی کلیسا مجسمهی پوژارسکی و مِنین را میبینید. آنها از قهرمانان ملی روسیه بودند که در تهاجم لهستانیها مقاومت کردند. در اصل این مجسمه در مرکز میدان سرخ بود اما در 1936 میلادی دولت روسیه آن را به جلوی کلیسا منتقل کرد. این کار برای دستیابی به دید بهتر میدان کمک کرد.
بعد از کلیسای سنت باسیل به کاخ کرملین میرسیم. کرملین برای بیشتر افراد مثل کاخ وِست مینِستِر و کاخ سفید نمادی از دولت روسیه است. این کاخ که از شرق به میدان سرخ مشرف است در سال 1487 ساخته شد. کرملین به روسی یعنی دژ و شامل چهار قصر، چهار کلیسا و دیوار کرملین و برجهایش است. رئیس جمهور روسیه در کرملین زندگی میکند و در دوران روسیهی تزاری هم تزارها در کلیسای جامع اوسپنسکی تاجگذاری میکردند؛ بزرگترین کلیسای کرملین.
میخواهید رهبر ایدئولوژیستهای کمونیسم روسیه را ببینید؟
بعد از مرگ لنین در سال 1924 بنایی برای آرامگاه او ساخته شد. با اینکه این بنا از بیرون کوچک به نظر میرسد اما دو طبقهی زیرزمینی از داخل دارد که به عنوان محلی برای استراحت مهمانان خاص VIP و نگهبانان کرملین در نظر گرفته شده.
به سراغ لنین میرویم.
در آرامگاه لنین جسد مومیایی شدهی او نگهداری میشود. هرچند شایعات زیادی دربارهی جسدش وجود دارد و میگویند جسد او با مدلی مومی تعویض شده، با این حال روزانه افراد زیادی برای دیدن لنین به اینجا میآیند. این آرامگاه در طول هفته به غیر از دوشنبهها و جمعهها از ساعت ده صبح تا یک بعد از ظهر باز است. البته یادتان باشد که شما حق بردن کیف، موبایل، دوربین فیلمبرداری و عکاسی به داخل بنا ندارید.
ساکت باشید، لنین را نباید بیدار کرد.
بعد از بازرسی وسایلتان به شما اجازه میدهند در صف بایستید و با عبور از دالانهای تاریک به پایینترین طبقه میرسید. به اتاقی که لنین در آن نگهداری میشود وارد میشوید و او را میبینید که در تابوتی با پیراهنی سفید و کت و شلواری مشکی دراز کشیده. اینجا حق حرف زدن یا حتی زمزمه کردن هم ندارید و باید بدون کمترین مکثی لنین را ببینید و برگردید.
روز دهم: سوغاتی و پرواز مسکو – تهران تا چند ساعت دیگر
سوغاتی روسیه فقط عروسکهای ماتریوشکا و کلاههای خز دار نیست. ما به شما میگوییم که روز آخر سفر چه چیزهایی بخرید که یادگاری خوبی از این کشور باشد. بهتر است سراغ کریستالها، پارچههای کتان، صنایع دستی، شال پشمی و یادگاریهای دوران کمونیستی باشید.
یکی از بهترین مکانها برای خرید سوغاتی در مسکو بازار Ismailovsky است. خوشبختانه فروشندگان اینجا به دو زبان روسی و انگلیسی صحبت میکنند و فرصت چانه زدن را هم دارید. این توصیهی همهی مسافران مسکو است که میگویند به جای خرید از خیابان Arbat به Ismailovsky (ایزمایلوفسکی) بروید. پس برای رسیدن به اینجا از متروی مسکو استفاده کنید و در ایستگاه Partsenskaya پیاده شوید. غرفههای هنری بازار ایزمایلوفسکی را در خیابان کریمسکی، درست روبروی ورودی پارک گورکی میبینید.
ماتریشوکا (عروسک روسی)
ماتریوشکا یا عروسک تو در توی روسی، مجموعهای از عروسکهای کوچک شوندهای است که به ترتیب داخل دیگری قرار میگیرند؛ یک سوغاتی ناب از روسیه. ماتریونا و ماتریوشا دو اسم روسی دخترانه است و حرف ک صف تصغیر به این اسم میدهد.
شما میتوانید به هنگام خرید ماتریوشکا از نقاش بخواهید تصویر دیگری را روی آن بکشند: از دیکتاتورهای معروف دنیا تا صورت خودتان. هزینهی ماتریوشکا بسته به ریزه کاری و اندازههایش متفاوت است.
اولین ماتریوشکا با الهام از عروسکهای چوبی ژاپنی ساخته شد. این عروسکها هفت خدای بخت و اقبال را نشان میدانند که از سایز بزرگ تا کوچک به صورت تو در تو ساخته شده بود.
جعبه لاکی (Lacquer Boxes)
از بهترین سوغاتیها و هدیههایی که از روسیه میتوانید به دوستانتان بدهید، جعبهی لاکی است. این جعبهها که بسیار ظریف و هنرمندانه درست میشوند با داستانهای پریان و فولکلور نقاشی میشوند.
جعبهی لاکی با وجود ظاهر ظریفش، سنگین است.
ظرف خُخلوم (Khokhloma)
این ظرفهای چوبی که زمینهی طلایی دارند با طرحهای سنتی نقاشی میشوند. گل، شاخه و دانههای قرمز رنگ تمشک عناصر سنتی خخلوم هستند.
برای دکوراسیون خانهتان، خخلوم یادتان نرود.
زیورآلات کهربایی
کهربا از صمغ درختانی است که پس از سالها در زیر آب قرار گرفته و بعد از زمانی طولانی تبدیل به مادهای سخت میشود. رنگ کهربا نارنجی طلایی است و روسها معتقدند که داشتنش آرامش بخش، نشاط آور و دفع کنندهی انرژیهای بد است. بزرگترین معدن کهربا در روسیه است و به عنوان زینت زیورآلاتی مثل گردنبند، گوشواره، انگشتر و ظروف تزئینی استفاده میشود.
کهربای روسیه را فراموش نکنید.
شالهای رنگارنگ
پاولُوو پوساد (Pavlovo Posad) شهر کوچکی در نزدیکی مسکو است که با شالهای خوشرنگش شناخته میشود. استفاده از طرحهای گیاهی مثل گلهای قرمز از ویژگیهای اصلی این شالهاست.
پاولوو مثل روسیهای ترکمن خودمان است.
والِنکی
بوتهای نمدی روسی که به والنکی شناخته میشود در گذشته خیلی محبوب بود. والنکی در زمستانهای سرد پاها را گرم میکرد و همهی روسها از آن استفاده میکردند. اما امروزه بچههای کوچک والنکی میپوشند.
والنکی گلدوزی شده را برای کودکانتان بخرید.
کلاه زمستانی (اوشانکا)
اوشانکا (اوشی یعنی گوشها) یا شاپکا اوشانکا کلاه سنتی و خزدار روسهاست که با کنارههایش گوشها را میپوشاند. البته این کلاه با نام شاپکا (کلاه در روسی) شناخته میشود.
اوشانکا یا کلاه باشلقی با خز داخلیاش، کلاه خوبی برای روزهای سرد زمستانی روسیه است.
کلاه سربازان شوروی
بودِنُفکا (Budenovka) کلاه سربازان شوروی از سال 1918 تا 1940 میلادی هم سوغاتی خوبی است. البته این کلاه را کسی نمیپوشد اما نماد جالبی از جنگهای داخلی روسیه است.
شال اورِنبورگ، سینی ژوستُوو و سماور هم از دیگر سوغاتیهای روسیه است.
لطفا توجه کنید که این یک برنامه عمومی برای تور روسیه است و احتمال دارد برنامههای آن با تور انتخابی شما متفاوت باشد. برای کسب اطلاعات دقیق سفر خود بخش برنامهی سفر همان تور را مطالعه کنید.
اطلاعات بیشتر درباره تور 10 روزه روسیه (قطار سیبری)



ترجمه آزاد: تحریریه دالاهو
لطفا در نشر دانستههای خود کوشا باشید.
برداشت و استفاده غیرتجاری از مطالب این وبسایت، حتی بدون ذکر منبع آزاد است.