تاریخ تونس از اول
کشور تونس به عنوان یک کشور آفریقایی امروزه توانسته گردشگران بسیاری را به سوی خود دعوت کند. این کشور با ترکیب جادویی تاریخ کهن، فرهنگ غنی و مناظر خیرهکننده امکان سفر به قلب تاریخ را به مسافران میدهد. در کنار تاریخ، سواحل دریای مدیترانه با شنهای طلایی و آبهای نیلگون و کویر سحرآمیز صحرا تا ویرانههای باستانی کارتاژ حکایتهایی را روایت میکنند تا به سفر با تور تونس غنای بیشتری ببخشند. آثار تاریخی بخش مهمی از هویت توونس هستند که بسیارند و هر کدام پرده از گوشهای از تاریخ برمیدارند. در ادامه از تاریخ تونس بیشتر خواهیم گفت تا در هنگام مشاهده آثار تاریخی این کشور، درک بهتری از آنها داشته باشید.
همه چیز درباره تاریخچه تونس
جمهوری کنونی تونس در شمال آفریقا واقع شده و از شمال با دریای مدیترانه، از شرق با لیبی و از غرب با الجزایر مرز مشترک دارد. پایتخت و بزرگترین شهر این کشور تونس به شمار میرود که با جمعیتی بیش از ۸۰۰ هزار نفر در نزدیکی محوطه باستانی شهر کارتاژ قرار گرفته است. تاریخ تونس بسیار پرفرازونشیب بوده و به دورههای مختلفی تقسیم میشود. این دورههای تاریخی هر کدام آثاری را در این کشور به یادگار گذاشتهاند که امروزه تبدیل به جاذبه گردشگری در این کشور شدهاند. دورههای تاریخی تونس به شرح زیر هستند:
نخستین اقوام در تونس
قدمت حضور انسان در تونس به سالهای بسیار دور میرسد. ابزارهای سنگی مربوط به دوران میانسنگی (حدود ۲۰۰,۰۰۰ سال پیش) که در نزدیکی «کلبیا» کشف شدهاند، از قدیمیترین شواهد فعالیت انسانی در این منطقه محسوب میشوند. جدای از این موارد، از فرهنگ «کپسی» (Capsian) نیز آثار متعددی همچون تیغههای سنگی، ابزارها و مجسمههای کوچک به دست آمده که مربوط به حدود ۱۰,۰۰۰ تا ۶,۰۰۰ قبل از میلاد (دوره میانسنگی) هستند.
حدود پنج هزار سال پیش، یک فرهنگ نوسنگی در میان پروتو-بربرهای ساکن منطقه مغرب در شمال غرب آفریقا شروع به شکلگیری کرد. این فرهنگ با کشاورزی، دامداری، ساخت سفال و تولید سرنیزههای سنگی ظریف مشخص میشد. مردم بربر در زمینهای خود گندم، جو، لوبیا و نخود میکاشتند و از ظروف سرامیکی مانند کاسهها، جامها، بشقابها و دیگهای بزرگ برای مصارف روزانه استفاده میکردند. شواهد باستانشناسی نشان میدهد که این بربرهای اولیه، بیش از هزار سال پیش از ورود فینیقیها و تأسیس کارتاژ، کشاورزانی با اقتصادی متکی به دامداری و دارای گورستانهای پیچیده بودند.
کتیبههای هیروگلیف مصر از سلسلههای اولیه، به وجود لیبیاییها اشاره دارند که همان بربرهای ساکن «بیابان غربی» بودند. در مقبرههای مربوط به قرن سیزدهم قبل از میلاد، تصاویری از رهبران لیبیایی به چشم میخورد و به نظر میرسد که «اوسورکن یکم»، از قبیله «مشوش» (Meshwesh) نخستین فرعون لیبیایی بوده است. برای چندین قرن، مصر تحت نظام غیرمتمرکزی که بر اساس سازمان قبیلهای لیبیاییهای مشوش بود، اداره میشد. لیبیاییها به مرور در فرهنگ مصری ادغام شدند و به عنوان کاهنان اعظم در مراکز دینی مصر نیز فعالیت میکردند.
در دوران کلاسیک مدیترانهای، تمامی بربرهای شمال غرب آفریقا غالباً «لیبیایی» نامیده میشدند. در مناطق غربی، خارجیان برخی از بربرها را «گتولیها» (Gaetulians)، برخی دیگر را «نومیدیها» (Numidians) و «مائوریها» (Mauri) مینامیدند. این اقوام بربر با فینیقیه و کارتاژ ارتباط داشتند و بعدها با روم تعامل کردند. پیش از این دوره تاریخی، بربرهای روستایی عمدتاً در دهکدههای کوچک نیمهمستقل کشاورزی زندگی میکردند و توسط رهبران محلی اداره میشدند. بربرها در فصلهای مختلف ممکن بود برای یافتن چراگاه برای گلههای خود مهاجرت کنند. آنها سازمانهای سیاسی گستردهتر از سطح دهکده نداشتند و به گفته برخی مورخان نزاعهای شدید میان طوایف محلی مانع از شکلگیری این سازمانها میشد. در گذر زمان اما تهدید نظامی کارتاژ باعث شد که بربرها به یکدیگر بپیوندند و ارتشهای بزرگتری را تحت رهبری قدرتمند سازماندهی کنند. آنها برخی تکنیکهای اجتماعی دولتشهر کارتاژ را برای حکومت خود اقتباس کردند.
بر اساس نخستین گزارشهای تاریخی حدود ۲۲۰ ق.م، سه پادشاهی بزرگ در میان بربرها در شمال غرب آفریقا ظهور کردند که به شرح زیر بودند:
۱. مائوریها در مراکش امروزی، تحت پادشاهی «باگا»
۲. «ماسائسیلیها» در شمال الجزایر، تحت پادشاهی «سیفاکس»، که از دو پایتخت «سیگا» (نزدیک به وهران امروزی) و «سیرتا» (کنستانتین امروزی) حکومت میکرد.
۳. «ماسیلیها» در جنوب «سیرتا» و در غرب و جنوب کارتاژ که توسط «گالا»، پدر ماسینیسه، اداره میشد.
بربرها در تاریخ اسلامی قرونوسطا به سه گروه اصلی تقسیم میشدند که عبارت بودند از زَناته، صنهاجه و مصموده که در سه منطقه متفاوت زندگی میکردند. این قبایل در مغرب و افریقیه (تونس امروزی) در تحولات تاریخی نقش مهمی داشتند و با وجود پراکندگی، در شکلگیری حکومتهای اسلامی در مغرب و افریقیه تأثیر گذاشتند.
در طول تاریخ تونس، اقوام مختلفی در میان بربرها ساکن شدند؛ در دورههای اخیر، فرانسویها و ایتالیاییها، پیش از آنها عثمانیها با حکومت چندقومیتیشان و پیش از آنها اعراب که زبان و دین اسلام را به همراه آوردند. قبل از ورود اعراب، بیزانسیها و وندالها به این منطقه آمدند. بیش از دو هزار سال پیش، رومیها به منطقه آمده و امپراتوری آنها برای مدتی طولانی بر تونس حکومت کرد و کمی عقبتر فینیقیها نزدیک به سه هزار سال پیش شهر کارتاژ را بنیان نهادند.
بنیانگذاری کارتاژ در تونس
شهر کارتاژ که محل خرابههای آن در نزدیکی تونس کنونی وجود دارد، توسط فینیقیها که از سواحل شرقی مدیترانه آمده بودند، تأسیس شد. نام این شهر که در زبان پونیقی «قَرت حدِشت» (Qart Hadesht) تلفظ میشود، به معنای «شهر جدید» بود.
«تیمائوس» از تائورمینا، مورخ یونانی قرن سوم قبل از میلاد، تاریخ تأسیس کارتاژ را سی و هشت سال قبل از نخستین المپیا (۷۷۶ پیش از میلاد) میداند که معادل سال ۸۱۴ پیش از میلاد در تقویم امروزی است.
کارتاژ نخستینبار توسط شهر دریایی «تایر»، یکی از شهرهای مهم فینیقیه، به عنوان ایستگاه دائمی برای تجارت تایریها تأسیس گردید. هرچند افسانههایی که قرنها در این شهر آفریقایی زنده بود، تأسیس کارتاژ را به ملکه تایر یعنی «الیسه» که به «دیدو» نیز شناخته میشد، نسبت میدهند. مورخ رومی «پمپیوس تروگوس»، معاصر نزدیک به ویرژیل، یک توطئه درباری شوم را شرح میدهد که باعث شد ملکه الیسه شهر تایر را به همراه یک ناوگان کشتی به سمت غرب ترک کند. شاعر رومی ویرژیل (۷۰–۱۹ پیش از میلاد) دیدو را بهعنوان قهرمان تراژیک و قابل تحسین در حماسهاش «انیهید» به تصویر میکشد و چگونگی به دست آوردن «برسا» را توسط ملکه فینیقی شرح میدهد.
حاکمیت کارتاژ در تونس
تا میانه قرن ششم پیش از میلاد، کارتاژ به یک قدرت دریایی کاملاً مستقل تبدیل شد و تحت رهبری «ماگو» (حدود ۵۵۰–۵۳۰ پیش از میلاد) و سپس خانواده «ماگونیان» به رهبری مستعمرات فینیقی در مدیترانه غربی رسید.
حضور پرانرژی تجار یونانی و مراکز تجاری آنان در منطقه مدیترانه، موجب بروز اختلافاتی در خصوص مناطق تجاری و نفوذ آنها، به ویژه در سیسیل شد. این تهدید یونانیها، همراه با فتح فینیقیه در خاورمیانه به دست بیگانگان، باعث شد بسیاری از مستعمرات فینیقی تحت رهبری کارتاژ قرار گیرند.
در سال ۴۸۰ پیش از میلاد، همزمان با حمله ایران به یونان، نوه ماگو، هامیلاک، ارتشی بزرگ به سیسیل فرستاد تا با سرزمین «سیراکوز» در ساحل شرقی جزیره مقابله کند؛ اما یونانیها در نبرد «هیمرا» پیروز شدند. این پیروزی شروعکننده جنگی طولانی با جنگهای پراکنده میان سیراکوز و کارتاژ بود که «هانو اول بزرگ» نیز یکی از رهبران آن بود. بعدها در نزدیکی سیراکوز، ارتشهای کارتاژ، یونانیها را در نبردی شکست دادند و فرمانده یونانی، «آگاتوکلس» (۳۱۷–۲۸۹ پیش از میلاد) مجبور به عقبنشینی شد. در نهایت، کارتاژ دوباره در سالهای ۳۱۰–۳۰۷ پیش از میلاد، آگاتوکلس را شکست داد.
در همین زمان، کارتاژ حوزه تجاری خود را گسترش داد و به سمت جنوب حرکت کرد. این حرکت به این قصد بود تا تجارت با نواحی صحرای بزرگ را توسعه و بازارهای خود را در سواحل آفریقا، جنوب ایبریا و جزایر مدیترانه گسترش دهد. همچنین کارتاژ به کاوش در اقیانوس اطلس و گسترش نفوذ خود در مناطق دوردست پرداخت. کارتاژ همچنین اقتدار خود را میان مردم بربر نومیدی که در اطراف شهر مستقر بودند، به طور مستقیم تثبیت کرد و این منطقه روزبهروز بیشتر به سمت رشد و شکوفایی پیش رفت.
دوران حکومت کارتاژها ادامه یافت؛ اما به دلیل رقابت شدید با امپراتوری رم درگیریهایی بین دو کشور آغاز گشت. تونس وارد سه جنگ بزرگ (جنگهای پونیک) با رومیان شد که در نهایت به نابودی کارتاژ توسط رومیها در سال 146 پیش از میلاد منجر گشت.
دوران رومیان در تونس
تونس با حکمرانی رومیان وارد دوره میانی شد. «رومنه افریقیه» یا «رومی کردن افریقیه» اصطلاحی است که از منظر فرهنگی به دوران سلطه رومیان بر دو منطقه افریقیه (تونس کنونی) و نومیدیه (الجزایر کنونی) در فاصله زمانی ۱۴۶ قبل از میلاد مسیح تا سال ۵۳۳ میلادی اشاره دارد.
تونس برای رومیان، محلی برای انبار غله و آذوقه و مستعمرههایی برای جمعآوری مالیات، خوشگذرانی و تفریحات به شمار میرفت. همین مسئله باعث شد تا امروزه بسیاری از آثار دوران حکومت رومیان در مناطق مختلف تونس مانند جم، قرطاج، دقه، سوسه و اوتیکا دیده شود. آمفیتئاتر برای جنگ گلادیاتورها و سیستم آبرسانی با نصب قنات هوایی از جمله مهمترین آثاری هستند که از دوران رومیان در تونس به جا ماندهاند و میتوان در تور تونس به تماشایشان نشست.
در دوران حکومت رومیان، به مرور بومیان تونس در نظام حکومتی آنها وارد شدند و بدین شکل زمینه را برای شورش تونسیها علیه اشغالگران روم فراهم کردند. در سال ۴۲۹ میلادی وندالها به تونس حمله کردند و رومیان را شکست دادند و تا سال ۵۳۳ میلادی در این کشور به حکومت پرداختند. پس از وندالها بیزانسیها تونس را تصرف کردند و سودای احیای عظمت روم را در این کشور داشتند؛ اما در قرن هفتم میلادی با فتح منطقه توسط اعراب مسلمان، تونس به بخشی از خلافت اسلامی تبدیل شد.
اسلام در تونس
پس از فتح تونس توسط مسلمانان، این منطقه تحت حکومت امویان قرار گرفت و به عنوان یکی از بخشهای امپراتوری اسلامی درآمد. در طول دوران خلافت امویان، شهر قرطاجه (یکی از مهمترین شهرهای تونس) به عنوان پایتخت جدید مسلمانان در شمال آفریقا معرفی شد. این فتح باعث گسترش دین اسلام در شمال آفریقا و سپس در غرب و جنوب آن شد و نقش مهمی در گسترش اسلام به دیگر نقاط این قاره ایفا کرد.
فتح تونس آغازگر دورهای جدید در تاریخ این منطقه بود. پس از این فتح، اسلام در تونس گسترش یافت و بسیاری از مردم منطقه به دین اسلام گرویدند. تونس تحت حکمرانی سلسلههای مختلف اسلامی قرار گرفت که یکی از مهمترین این سلسلهها، سلسله فاطمیان بود که در قرن دهم میلادی به قدرت رسیدند. فاطمیان، یک سلسله شیعهمذهب بودند که حکومت خود را در تونس تأسیس کردند. آنان سیاستهای فرهنگی و علمی خاصی را پیاده کردند و بسیاری از مدارس و مراکز علمی را تأسیس نمودند. مسجد جامع قیروان، مسجد زیتونه و قلعه رباط در سوسه تنها تعدادی از آثار معروف این دوران در تونس هستند.
دوران عثمانی و تحولات سیاسی در تونس
تسلط عثمانیها بر تونس و تبدیل این منطقه به بخشی از امپراتوری عثمانی، فرایندی تدریجی بود که از اواسط قرن شانزدهم میلادی شکل گرفت. در اوایل این قرن تونس و سایر کشورهای شمال آفریقا تحت تهدید حملات مستمر نیروهای اسپانیایی و نیروهای صلیبی قرار داشتند. اسپانیا در تلاش بود که قدرت خود را در مدیترانه گسترش دهد و به ویژه بر تونس و سایر نقاط شمال آفریقا تسلط یابد. در این دوران، امپراتوری عثمانی که در حال گسترش نفوذ خود در دنیای اسلام بود با توجه به دشمنی مشترک با اسپانیا و دیگر قدرتهای غربی به تدریج در امور شمال آفریقا دخالت کرد و در سال ۱۵۷۴ توانست به فرماندهی «عثمان پاشا» اسپانیاییها را شکست دهد و این کشور را تحت حاکمیت خود درآورد.
تونس تحت حکمرانی عثمانیها به یک استان نیمهمستقل در امپراتوری عثمانی بدل گشت. در این دوران، تونس همچنان بهعنوان یک مرکز تجاری و نظامی مهم در منطقه شناخته میشد و روابط بسیاری با کشورهای اروپایی برقرار کرد.
تونس در دوران عثمانی همچنان به تولید محصولات کشاورزی خود ادامه داد و بهویژه در زمینههای تجارت زیتون و غلات پیشرفتهای چشمگیری داشت. عثمانیها همچنین به توسعه نظامی و اداری تونس پرداختند و ارتش تونس تحت تسلط عثمانی به یک نیروی قدرتمند تبدیل شد.
استعمار فرانسه
در قرن نوزدهم، نفوذ اروپاییها در شمال آفریقا افزایش یافت و تونس مانند بسیاری از کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه در سال ۱۸۸۱ میلادی به استعمار فرانسه درآمد. این کشور به مدت بیش از ۷۰ سال تحت سلطه فرانسه باقی ماند و تأثیرات بسیاری را بر اقتصاد، سیاست، فرهنگ و آموزش خود دید.
استعمار فرانسه با مقاومتهای جدی از سمت مردم تونس در طی سالها همراه بود. پس از سالها مبارزه، تونس در نهایت در تاریخ ۲۰ مارس ۱۹۵۶ به طور رسمی از سلطه فرانسه آزاد شد و به یک کشور مستقل تبدیل گشت. در این دوران «حبیب بورقیبه» بهعنوان نخستین رئیسجمهور تونس انتخاب شد و اصلاحات زیادی را در زمینههای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و به خصوص در زمینه حقوق زنان و تحصیلات عمومی رقم زد.
انقلاب تونس و جمهوریت
پیش از انقلاب تونس این کشور تحت حکومت «زینالعابدین بن علی» قرار داشت. بن علی از سال 1987 تا 2011 رئیسجمهور تونس بود و به عنوان یک دیکتاتور در قدرت باقی ماند. رژیم این فرد یک رژیم سرکوبگر و فاسد بود و کنترل بسیار سخت او بر رسانهها، آزادیهای سیاسی و اقتصادی باعث شد تا اعتراضات بسیاری در این کشور شکل بگیرد.
در دسامبر ۲۰۱۰ خودسوزی یک جوان ۲۶ساله دورهگرد که کالاهایش توسط مقامهای پلیس ضبط شد، باعث گشت تا اعتراضات شعلهور شوند و انقلاب تونس شکل بگیرد. اعتراضات به سرعت در سایر شهرها گسترش یافت و در ژانویه ۲۰۱۱ بن علی از کشور فرار کرد و به این ترتیب انقلاب تونس به پیروزی رسید. این انقلاب را که با نام «انقلاب یاسمین» نیز میشناسند نطفه عطفی در تاریخ معاصر تونس و خاورمیانه به شمار میرفت. این انقلاب را به عنوان نقطه آغاز «بهار عربی» میشناسند که باعث رقم خوردن جنبشهای مردمی بسیار در سایر کشورهای عربی شد.
پس از سقوط رژیم بن علی اولین انتخابات آزاد در تونس برگزار شد. حزب اسلامگرای «النهضه» بیشتر کرسیها را در مجلس مؤسسان کسب کرد و سپس در طی سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۴ قانون اساسی نوشته و تصویب شد.
تونس امروزه یک جمهوری دموکراتیک پارلمانی است که بر اساس قانون اساسی مصوب سال 2014 اداره میشود. اگرچه امروزه تونس با چالشهای اقتصادی و سیاسی روبهرو است اما همچنان یکی از موفقترین تجربههای دموکراسی در منطقه به شمار میرود.
تور تونس با دالاهو
آشنایی با تاریخ کشور مقصد راهی برای درک بهتر فرهنگ و آدابورسوم مردم آن است که از چرایی و چگونگی فرهنگ، زبان، هنر و رفتار اجتماعی مردم آن کشور پرده برمیدارد. کشور تونس به عنوان یک کشور تاریخی با فراز و نشیبهای بسیار همراه بوده و همین مسئله باعث میشود که آشنایی با تاریخ آن پیش از سفر به این کشور اهمیت داشته باشد. این کشور بستر حوادث و حکومتهای مختلفی بوده که آثار آنها امروزه در گوشهوکنار کشور مشاهده میشود و مسافران را به قلب گذشته میبرد.
تور نوروز تونس یکی از تورهای پیش رو است که امکان آشنایی با تاریخ و زیباییهای این کشور را به مسافران میدهد. اگر علاقه دارید تا در تور نوروز شرکت داشته باشید مشاوران آژانس گردشگری دالاهو میتوانند اطلاعات لازم را در مورد این سفر در اختیار شما قرار دهند.
لینک کوتاه:
https://dlho.ir/n5788 کپی کردن

